تاریخ ایران داستانی طولانی و پیچیده است از حملهها، مقاومتها، بازسازیها و پابرجایی ملتی کهن.
آن هنگام که شکوه و عظمت تاریخ ایران به پایان رسید و مهاجمان خارجی از هر طرف بر سرزمینمان تاختند، ایران فرازونشیبهای زیادی را تجربه کرد. دردها را تا سرحد مرگ به جان خرید و باز از جای برخاست. چه بسیار مردان و زنان وطندار که تلاش کردند تا در لحظههای سرنوشتساز، ستون زیر سقف میهنشان باشند و جان عزیز خویش را در این راه فدا کردند؛ انسانهایی که گاه حتی نامی از آنها در دفتر تاریخ ایران نمانده است و گمناماند.
تاریخ این سرزمین به ما نشان میدهد که چگونه ملتی از پس شکوه و امپراتوری بزرگ و متمدن، فروپاشی خود را تاب آورده است. تاریخ ایران داستانی رازآلود از راهوروش ملتی است که تلاش کرده هویتش را با تکیه بر غنای فرهنگی خود حفظ کند.
برای آنکه به خاطر سپردن سلسلههای حکومتی تاریخ ایران آسانتر شود و بتوانید خلاصه تاریخ ایران را خیلی سریع بخوانید، وبسایت «دستی بر ایران» آن را بهصورت ترتیب زمانی ارائه کرده است.
ترتیب زمانی تاریخ ایران
دوران ماقبل تاریخ در ایران شامل این زمانهاست:
قبل از ۱۰۰هزار سال پیش: دوران پارینهسنگی زیرین
آثار ساختهشده از سنگ در این دوران، فقط در سه استان یافت شده است: خراسان، آذربایجان و سیستان و بلوچستان (فرهنگ آشولی).
از ۱۰۰هزار تا ۴۰هزار سال پیش: دوران پارینهسنگی میانی
آثار این دوران در چند استان یافت شده است، ازجمله لرستان، ایلام، کرمانشاهان، گلستان و تهران.
از ۴۰هزار تا ۱۱هزار سال پیش: دوران پارینهسنگی زبرین
آثار این دوران در استانهایی یافت شده است، ازجمله لرستان، کرمانشاهان و ایلام.
از ۲۰هزار تا ۷هزار سال پیش: دوران فراپارینهسنگی
آثار این دوره در استان مازندران یافت شده است.
از ۸هزار سال پیش از میلاد: دوران نوسنگی
مشخصات زندگی در دوران نوسنگی عبارت بود از جمعآوری و ذخیرهی آذوقه، تولید غذا و یکجانشینی. آثار این دوره در بسیاری از مکانها و تپهها و غارهای تاریخی یافت شده است.
از ۵هزار سال پیش از میلاد
آثار این دوره در بسیاری از مکانها، تپهها، غارها و پناهگاههای سنگی تاریخی یافت شده است.
از ۵هزار تا ۴هزار سال پیش از میلاد
این دوره زمان رونق فناوری در زمینههایی مانند سفال و آهنگری، اختراع چرخ سفالگری و ابزارهای مسی بود. آثار این دوره در مکانها و تپههای تاریخی یافت شده است.
از ۳هزار سال پیش از میلاد
لوحهای گلی در اوایل و اواخر نظامهای خط عیلامی، فرهنگ گرگان و فرهنگهای گیان چهارم و سوم در استان لرستان ازجمله آثار و مشخصههای این عصر است. آثار این دوره در مکانها و تپههای تاریخی بسیاری یافت شده است.
از ۲هزار سال پیش از میلاد
قلعهی شغا در استان فارس یکی از بازماندههای این دوره است. آثار این دوره در بسیاری از مکانها و تپههای تاریخی یافت شده است.
از 1150 تا 1400 پیش از میلاد
این دوره، پایان فرهنگهای عصر برنز و آغاز فرهنگهای عصر آهن بود. آثار این دوره نیز در مکانها و تپههای تاریخی پرشماری یافت شده است.
دوران پیش از اسلام در تاریخ ایران
از 2500 تا 2600 سال پیش از میلاد
آغاز حکومت سلسلهی عیلامیها، پادشاهان اوان و جنگ علیه بینالنهرین.
از 1100 تا 1450 سال پیش از میلاد
دوران میانی عیلامیها که جنگ میان عیلامیها و بینالنهرین هنوز ادامه داشته است.
۸۱۴ سال پیش از میلاد کوروش بزرگ؛ عیلامیهای جدید
اسناد تاریخی این دوره، بهمدت ۲۰۰ سال مخفی نگه داشته شدند.
بعد از ویرانیهای بسیاری که از جنگ باقی مانده بود، کوروش بزرگ از انشان وارد شد و کنترل عیلام را در حدود سال ۵۵۸ پیش از میلاد به دست گرفت و فصل امپراتوریهای بزرگ در تاریخ ایران آغاز گردید.
مهاجرت آریاییها به فلات ایران
مادها
چندین ملّت در اواخر نیمهی دوم قرن هفتم پیش از میلاد باهم متحد شدند تا پادشاهی مادها را تشکیل دهند. این قومها شامل غلاطیان، موریتانیاییها، کاسیها، اورارتوییها، کاسپینها و ماناییها بودند که با آریاییها متحد شدند. دیاکو امپراتوری مادها را بنا نهاد. پادشاهی آشوری توسط مادها سقوط کرد؛ این پادشاهی بیرحمترین قدرت آن زمان به حساب میآمد.
هخامنشیان
هخامنشیان اولین و بزرگترین امپراتوری ایرانی را شکل دادند. حکومت آنها حدود دویست سال بر بیش از یکسوم جهان فرمانروایی کرد. کوروش دوم که بهحق به او لقب کوروش کبیر دادهاند، پایهگذار این پادشاهی شکوهمند بود. او نهتنها فاتح سرزمینها بود، بلکه پایهگذار منش انسانی در حکمرانی بر انسانها نیز به حساب میآید.
کوروش کبیر و داریوش سوم، دو پادشاه تأثیرگذار و مهم دودمان هخامنشی هستند. پادشاهی شکوهمند هخامنشیان با حملهی اسکندر مقدونی به ایران از میان رفت تا برای ما فقط یادمانی پرغرور از آن در تاریخ ایران به یادگار بماند.
گاهشمار امپراتوری هخامنشیان
۵۵۰ سال پیش از میلاد: کوروش مادها را در پاسارگاد شکست داد و سلسلهی هخامنشیان را بنیانگذاری کرد و امپراتوری خود را گسترش داد.
522 تا 486 سال پیش از میلاد: داریوش اول یا داریوش بزرگ، شورشگران را سرکوب و اولین جامعهی مدنی را در ایران تأسیس کرد و امپراتوری را گسترش داد. وی دستور ساخت تختجمشید را داد.
۳۳۰ سال پیش از میلاد: اسکندر به ایران حمله و تختجمشید نیمهساخته را نابود کرد و امپراتوری پارس را در دست گرفت.
۳۲۳ سال پیش از میلاد: مرگ اسکندر.
سلوکیها
بعد از حملهی اسکندر به ایران و تصرف آن، جانشینان او سلسلهی سلوکیان را در ایران برپا کردند. اسکندر سعی میکرد خود را پیرو کوروش معرفی کند؛ به همین دلیل، حتی برخلاف سنت یونانیان، با شاهزادگانی از ایران ازدواج کرد.
بعد از مرگ اسکندر، سرداران سپاه او بیست سال بر سر جانشینیاش جنگیدند تا بالاخره سلوکوس یکم فرمانروایی ایران را تصاحب کرد. سرانجام، سلسلهی سلوکیان بهدست قوم کوچنشین پارتها از میان رفت تا باز شاهد برپایی حکومتی ایرانی در تاریخ ایران باشیم.
گاهشمار سلسلهی سلوکیان
312 تا 281 سال پیش از میلاد: سلوکوس یکم نیکاتور، سلسلهی یونانی سلوکیان را در سرزمین پارس تأسیس کرد.
261 تا 281 سال پیش از میلاد: برسرکارآمدن آنتیوخوس اول و آغاز شورشهای گستردهی محلی. او بعد از بیست سال حکومت، در یکی از درگیریها کشته شد.
246 تا 226 سال پیش از میلاد: حکومت سلوکوس دوم و قدرتگرفتن تدریجی اشکانیان.
176 تا 164 سال پیش از میلاد: آنتیوخوس چهارم، آخرین پادشاه سلوکیان بود. اشکانیان به حکومت سلوکیان در ایران پایان دادند.
اشکانیان
اشکانیان قومی پارت بودند که در شرق ایران زندگی میکردند. آنها مردمانی کوچنشین و دلیر بودند که در فنون جنگی مهارت داشتند و توانستند سلوکیان را از سرزمین ایران عقب برانند و فرمانروایی اشکانیان را پیریزی نمایند. آنها این سلسله را بهنام نیای خویش ارشک، اشکانیان نام نهادند.
گاهشمار دودمان اشکانیان
۲۵۰ سال پیش از میلاد: شاهنشاهی اشکانیان از سلسلهی پارتها خراسان را فتح کرد، سپس این شهر به کنترل سلوکیها درآمد.
161 تا 138 سال پیش از میلاد: مهرداد یکم امپراتوری پارسیان را بنا نهاد.
سال 123 تا 89 سال پیش از میلاد: مهرداد دوم پادشاه ایران بود. او با سولا، نمایندهی روم پیمان صلح بست و سکاهای مهاجم را از ایران عقب راند. مهرداد دوم ارمنستان و بخش بزرگی از میانرودان را به خاک ایران ضمیمه کرد.
123 تا 87 سال پیش از میلاد: اوج امپراتوری پارتها.
از ۸۷ سال پیش از میلاد تا ۲۲۴ سال بعد از آن: افول امپراتوری پارتها و قدرتگرفتن روم. در این دوره درگیری بر سر قدرت و برادرکشی بین اشکانیان اوج گرفت و باعث ضعف دودمان اشکانی شد.
سال 224 میلادی: اردوان پنجم از اردشیر ساسانی شکست خورد و بهدست او کشته شد. سلسلهی اشکانیان با مرگ اردوان پنجم از بین رفت.
ساسانیان
پس از اشکانیان، ساسانیان حکومت بر ایران را به چنگ آوردند. در زمان آنها به دین زرتشت و روحانیان این دین اهمیت ویژه داده شد و آتشکدهها رونق گرفت. نظام طبقاتی در اجتماع برقرار گردید و پادشاهان ساسانی که در بالاترین درجهی اجتماعی قرار میگرفتند، خود را صاحب فره ایزدی میدانستند. حکومت ساسانیان با حملهی اعراب به ایران برچیده شد.
گاهشمار سلسلهی ساسانیان
سال 224 تا 241 میلادی: اردشیر یکم بر پارتها غلبه کرد و امپراتوری ساسانیان را بنا نهاد.
سال 241 تا 272 میلادی: شاپور یکم به امپراتوری روم حمله کرد (۲۵۲-۲۶۱ میلادی) و والرینِ امپراتور را در سال ۲۶۰ میلادی دستگیر نمود.
سال 242 تا 273 میلادی: مانی پیامبر ظهور کرد.
سال 250 تا 300 میلادی: مذهب ارمنستان به مسیحیت تغییر کرد.
سال ۲۸۳ میلادی: گاروس امپراتور تیسفون را تسخیر کرد. ارمنستان و شمال بینالنهرین به روم واگذار شد.
سال ۳۶۳ میلادی: شاپور دوم، ژولینِ مرتد را در جنگ شکست داد و ارمنستان و شمال بینالنهرین را تسخیر کرد.
سال ۳۷۹ میلادی: صلح با روم برقرار شد.
سال ۴۲۵ میلادی: هونهای سفید به خراسان حمله کردند.
سال ۴۸۹ میلادی: کلیسای نستوری بنا شد.
سال 499 تا 531 میلادی: قدرت ساسانیان اوج گرفت.
سال ۵۲۹ میلادی: ژوستینین مدارس را بست. دانشمندان به ایران مهاجرت کردند.
سال ۶۰۸ میلادی: ساسانیها به بیزانتیوم حمله کردند.
سال ۶۱۴ میلادی: خسرو دوم دمشق و اورشلیم را تسخیر کرد و صلیب راستین را به تیسفون آورد.
سال ۶۲۲ میلادی: هراکلیوس، خسرو دوم را شکست داد. سالی بود که حضرت محمد(ص)، پیامبر اسلام، از مکه هجرت کرد.
سال ۶۳۲ میلادی: حضرت محمد(ص) درگذشت.
سال 632 تا 651 میلادی: یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی به حکومت رسید.
سال 635 تا 641 میلادی: اعراب، دمشق و تیسفون را تسخیر کردند. آنها پارسها را شکست دادند و سرزمین پارس را به امپراتوری عرب الحاق نمودند.
سال ۶۵۱ میلادی: یزدگرد سوم مُرد.
دوران پس از اسلام در تاریخ ایران
نارضایتی مردم از کشورداری ساسانیان، راه را برای حمله و کشورگشایی اعراب باز کرد. پس از فروپاشی حکومت ساسانیان و تسلط اعراب بر ایران، فصل جدیدی در تاریخ ایران گشوده و دوران پس از اسلام آغاز شد.
بعد از حملهی اعراب به ایران، ایرانیان سه دوره حکومت عربی را تجربه کردند: خلفای راشدین و خلافت اموی و خلافت عباسی. در همگی آنها، کموبیش شاهد قیام و شورش ایرانیان علیه حکومت اعراب هستیم. از دورهی خلافت عباسیان، ایرانیان بهتدریج موفق شدند حکومتهای محلی نیمهمستقلی را تشکیل دهند و این آغاز زوال فرمانروایی خلفای عرب بر ایران بود.
سلسلههای محلی بعد از حمله اعراب به ایران
سال 661 تا 750 میلادی: حکمرانی خلفای اموی در دمشق.
سال 750 تا 1257 میلادی: حکمرانی خلفای عباسی در بغداد.
سال 756 تا 1031 میلادی: خلافت عربی قرطبه.
سال 872 تا 903 میلادی: برقراری سلسلهی صفاری در خراسان.
سال 903 تا 999 میلادی: حکومت سلسلهی سامانی در خراسان.
سال 935 تا 1055 میلادی: ظهور آلبویه در نزدیکی شیراز.
سال 962 تا 1044 میلادی: ظهور سلسلهی غزنویان در شرق و به چالش کشیدن سامانیان.
سلجوقیان و مغولها (ایلخانیان)
در سالهای 1037 تا 1055 میلادی، ترکهای سلجوقی به فرماندهی طغرلبیگ به ایران حمله کردند. حکومت آلبویه را ابومسلم، فرمانده ایرانی ارتش عباسی، به پایان رساند.
گاهشمار دورهی سلجوقیان و ایلخانیان
سال ۱۰۷۳ میلادی: اوج قدرت سلجوقیها.
سال 1090 تا 1257 میلادی: استقرار آل اسماعیل که بعداً «حشاشیون» نام گرفتند، در درّهی الموت، جبههی جنوبی البرز مرکزی و نزدیک قزوین.
سال 1117 تا 1157 میلادی: حکومت سلطان سنجر و پایان سلجوقیان در ایران.
سال 1219 تا 1227 میلادی: ویرانی ایران بهدست چنگیزخان.
سال 1256 تا 1265 میلادی: بنانهادن سلسلهی ایلخانی بهدست هلاکو، نوهی چنگیزخان و پایتختی مراغه.
سال 1295 تا 1304 میلادی: غازانخان و گرویدن نهایی او به دین اسلام.
سال ۱۳۳۴ میلادی: پایان سلسلهی ایلخانی.
تیموریان
گاهشمار دودمان تیموریان
سال 1380 تا 1393 میلادی: تیمور ایران را فتح کرد. کلیسای نستوری به حالت تعلیق درآمد.
سال 1397 تا 1447 میلادی: تیمور هند را ویران کرد؛ سپس درگذشت. جانشین او، شاهرخ، منطقهی «آمو دریا» را فتح کرد.
سال 1408 تا 1453 میلادی: قرهقویونلو ترکمن ظهور کرد.
سال ۱۴۶۱ میلادی: ترکهای عثمانی وارد شمالغرب ایران شدند و تیموریان را به شرق عقب راندند.
صفویان
صفویان توانستند حکومت مرکزی قدرتمندی را در ایران تشکیل دهند. شاهاسماعیل پایهگذار این سلسله است. شاهعباس نیز این سلسله را به اوج قدرت و ثبات رساند.
در دورهی صفویان، ایران با هممرز شرقی خود یعنی حکومت عثمانی، درگیری مداوم داشت.
گاهشمار حکومت صفویان
سال 1502 تا 1524 میلادی: شاهاسماعیل سلسلهی صفویان را بنا نهاد. تشیع، مذهب رسمی کشور اعلام شد.
سال 1587 تا 1628 میلادی: شاه عباس اول، ترکها را در شمال شکست داد، بغداد را فتح و اصفهان را به پایتختی انتخاب نمود.
سال 1624 تا 1722 میلادی: افغانها، اصفهان را محاصره و تاجوتخت را تاراج کردند. دودمان صفویان نابود شد. در این زمان، سلطانحسین پادشاه بود. بعد از او، شاه تهماسب دوم و شاه عباس سوم تلاش کردند تا در بخشهایی از ایران، حکومت را به دست بگیرند که بینتیجه بود.
سال 1722 تا 1724 میلادی: افغانها ایران را ویران و اصفهان و شیراز را تسخیر کردند. آنها شاهزادههای صفوی را قتلعام نمودند.
افشاریان و زندیان
نادرقلی سردار جنگ بود، او اصفهان را از چنگ افغانها به در آورد و بهدست پادشاه صفوی، شاه تهماسب دوم سپرد. شاهتهماسب در نبرد با عثمانیها شکست خورد و با آنان پیمان صلح بست. بدین ترتیب، بیلیاقتی او به نادر قلی خان اثبات شد.
نادر با رأی بزرگان، قدرت را در ایران به دست گرفت و شاه ایران شد. بعد از نادر شاه افشار، سلسلهی افشاریان شاه مقتدری نداشت و جای خود را به زندیان داد.
گاهشمار سلسلهی افشاریان
سال 1729 تا 1739 میلادی: نادرقلی سلسلهی افشاریان را بنا نهاد، افغانها را بیرون راند و افغانستان و هند را فتح کرد؛ سپس تجاوز عثمانیها به ایران را منکوب کرد. او جانشین مناسبی برای بعد از خود نداشت و با مرگش سلسلهی افشاریان نیز فروپاشید.
سال 1750 تا 1795 میلادی: سلسلهی زندیان از شیراز حکومت میکرد. بعد از افشاریان و پیش از طلوع قاجاریان در ایران، کریمخان زند حکومتی در ایران تشکیل داد که چندان دیر نپایید و بعد از 46 سال منقرض شد.
قاجاریان
قاجاریان ۱۳۰ سال بر ایران حکومت کردند. در این دوره بخشهای مهمی از ایران جدا شد و سرزمینمان شاهد افتوخیزهای بسیار بود.
گاهشمار حکومت قاجاریان
سال 1795 تا 1925 میلادی: سلسلهی قاجار در تهران و بهصورت محلی حکومت میکرد.
سال 1796 میلادی: آقا محمدخان قاجار، سلسلهی قاجاریان را تأسیس کرد.
سال ۱۸۱۸ میلادی: در زمان حکومت فتحعلیشاه، عهدنامهی گلستان بین ایران و روسیه بسته شد و طی آن، سرزمینهایی از شمال ایران به روسیه تسلیم گردید.
سال ۱۸۲۷ میلادی: روسیه تبریز را تسخیر کرد.
سال 1828 میلادی: قرارداد ترکمانچای بین فتحعلیشاه قاجار و دولت تزاری روسیه بسته شد. طبق این قرارداد، ایروان و نخجوان و بخشهایی از تالش به روسیه واگذار شد.
سال 1896 تا 1906 میلادی: انقلاب مشروطه به وقوع پیوست.
سال ۱۹۰۶ میلادی: مشروطیت اعلام شد.
سال ۱۹۰۸ میلادی: ملّیگرایان قیام کردند.
سال ۱۹۰۹ میلادی: شرکت نفت انگلیسی ایرانی تشکیل شد؛ این شرکت بعدها بریتیش پترولیوم نام گرفت.
سال 1917 تا 1919 میلادی: قحطی بزرگ در ایران طی جنگ جهانی اول رخ داد. در این قحطی 40درصد جمعیت ایران از بین رفت.
سال1920 میلادی: قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز و میرزا کوچک خان در گیلان به وقوع پیوست.
سال 1909 تا 1923 میلادی: احمد شاه آخرین پادشاه قاجار بود. رضاخان بهعنوان نخست وزیر انتخاب شد.
سال 1922 میلادی: کودتای رضاخان میرپنج و عزل احمدشاه، آخرین شاه قاجار به وقوع پیوست.سال ۱۹۲۴ میلادی: سلسلهی قاجار سقوط کرد.
دودمان پهلوی
با برچیدهشدن بساط دودمان قاجار، حکومت پهلوی در ایران برقرار شد. در این دوران، ایران وارد عرصهی جدیدی از حیات خود شد و بهسمت پیشرفت و ارتباط با دنیای مدرن گام برداشت. رضاشاه در راه زندهسازی فرهنگ کهن ایران و امپراتوری باستانی تلاش کرد. او به اقتدار و دیکتاتوری در کشورداری شهرت دارد.
گاهشمار سلسلهی پهلوی
سال ۱۹۲۵ میلادی: رضاخان خود را «رضاشاه» نامید و سلسلهی پهلوی را بنیان نهاد.
سال 1314 خورشیدی: نام پارس یا پرشیا بر ایران گذارده شد و بهعنوان نام رسمی کشور به جهان اعلام گردید.
سال 1941میلادی: در جریان جنگ جهانی دوم، متفقین ایران را اشغال کردند. رضاشاه تبعید شد و محمدرضا، پسر او بر تخت نشست.
سال 1943 میلادی: کنفرانس تهران (چرچیل و روزولت و استالین) برگزاری شد. ایران دوباره تمامیت ارضی خود را به دست آورد.
سال ۱۹۵۱ میلادی: دکتر مصدق نخست وزیر شد و برای ملیشدن صنعت نفت تلاش کرد.
سال 1953: کودتای 28 مرداد علیه نهضت ملی نفت رخ داد و طی آن محمد مصدق دستگیر و محاکمه شد. محمدرضا شاه به ایران و بر سر کار بازگشت.
سال ۱۹۵۵ میلادی: ایران به سازمان پیمان مرکزی پیوست.
سال ۱۹۵۹ میلادی: ایران پیمان دفاعی با آمریکا امضا کرد.
سال ۱۹۶۳ میلادی: آیت الله خمینی در سطح کشور و در اعتراض به شاه، قیام دینی نمود.
سال ۱۹۶۷ میلادی: محمدرضا و ملکه فرح تاجگذاری کردند.
سال ۱۹۶۹ میلادی: تنشها میان ایران و عراق بر سر اروندرود (شط العرب) بالا گرفت.
سال 1971 میلادی: جشن ۲۵۰۰ سالهی شاهنشاهی ایران برگزار شد.
سال 1978 تا 1979 میلادی: اعتراض مردم به شاهنشاهی بالا گرفت و موجب فرار شاه و انقراض سلسلهی پهلوی شد.
جمهوری اسلامی ایران
گاهشمار دورهی جمهوری اسلامی ایران
سال ۱۹۷۹ میلادی: مردم به برقراری حکومت جمهوری اسلامی ایران تحت رهبری آیت الله خمینی رأی دادند.
سال ۱۹۸۰ میلادی: عراق به ایران حمله کرد.
سال ۱۹۸۸ میلادی: ایران و عرق قطعنامهی ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفتند و ایران آتشبس نهایی جنگ ۸ساله را اعلام کرد.
سال ۱۹۸۹ میلادی: آیتالله خمینی درگذشت و آیتالله خامنهای بهعنوان ولی فقیه کشور انتخاب شد.
جدول خلاصه تاریخ ایران
ردیف سلسله حکومتی آغاز پایان
1 مادها ۵۴۹ میلادی ۶۰۷ میلادی
2 هخامنشیان ۳۳۰ میلادی ۵۵۰ میلادی
3 سلوکیان ۲۴۷ میلادی ۳۳۰ میلادی
4 پارت ها ۲۲۴ میلادی ۲۴۷ میلادی
5 ساسانیان ۲۲۴ میلادی ۶۴۲ میلادی
6 حمله اعراب ۶۴۲ میلادی ۸۲۱ میلادی
7 طاهریان ۸۲۱ میلادی ۸۹۳ میلادی
8 علویان ۸۲۸ میلادی پایان تدریجی
9 صفاریان ۸۶۷ میلادی ۸۹۲ میلادی
10 سامانیان ۸۹۲ میلادی ۱۰۰۵ میلادی
11 زیاریان، آل بویه و دیلمیان ۹۲۸ میلادی ۱۰۵۲ میلادی
12 غزنویان ۹۶۲ میلادی ۱۰۴۰ میلادی
13 سلجوقیان ۱۰۴۰ میلادی ۱۲۵۶ میلادی
14 خوارزمشاهیان ۱۲۲۰ میلادی ۱۱۷۲ میلادی
15 ایلخانیان ۱۲۵۶ میلادی ۱۳۸۳ میلادی
16 تیموریان ۱۳۸۳ میلادی ۱۵۰۱ میلادی
17 صفویان ۱۵۰۱ میلادی ۱۷۳۶ میلادی
18 افشاریان و زندیان ۱۷۳۶ میلادی ۱۷۹۵ میلادی
19 قاجاریان ۱۷۹۵ میلادی ۱۹۲۵ میلادی
20 پهلوی ۱۹۲۵ میلادی ۱۹۷۹ میلادی
برای مطالعه بیشتر:
بررسی ظهور و افول هخامنشیان در بازدید از سه مکان تاریخی
ایران در جاده ابریشم باستانی، شبکه قدیمی راه های تجاری
تاریخ خوارزمشاهیان؛ دورهی ترس و جنگ (۱۰۹۷ تا ۱۲۳۱ میلادی)
تاریخ غزنویان در ایران پس از اسلام (۹۶۲ تا ۱۰۴۰ میلادی)
تاریخ زیاریان، آل بویه و دیلمیان (سال ۹۲۸ تا ۱۰۵۲ میلادی)
تاریخ سامانیان در ایران پس از اسلام (سال ۸۹۲ تا ۱۰۰۵ میلادی)
تاریخ صفاریان در ایران پس از اسلام (سال ۸۶۷ تا ۸۹۲ میلادی)
تاریخ علویان در ایران پس از اسلام (سال 828 میلادی)
تاریخ طاهریان در ایران پس از اسلام (از ۸۲۱ تا ۸۹۳ میلادی)
اهمیت کوروش کبیر در تاریخ ایران
پرسشهایی دربارهی تاریخ ایران
اگر پاسخ پرسش خود دربارهی تاریخ ایران را اینجا پیدا نکردید، در بخش دیدگاههای زیر این پست برای ما کامنت بگذارید و سؤالتان را بپرسید. ما حتماً به آن پاسخ خواهیم داد.
عمدهترین تمدنهای ایران پیش از دورهی تاریخی کدام هستند؟
در تاریخ ایران، تمدنهای مختلفی وجود داشتهاند که برخی از آنها حکومتهایی مستقل بودند و برخی مستقل نبودند. عمدهترین این تمدنها عبارتاند از:
تمدن شهر سوخته در سیستان
تمدن شهداد در کرمان
تمدن سیلک در کاشان
تمدن تپهی مارلیک در گیلان
تمدن جیرفت در کرمان
تمدن عیلام در خوزستان
تمدن تپه حسنلو در آذربایجان
تمدن ایران چندساله است؟
با بررسی قدیمیترین آثار کشفشده از یکجانشینی در ایران، مانند تپهی سیلک و تپههای ساوجبلاغ، میتوان قدمت تمدن ایران را به بیش از هفت هزار و پانصد سال پیش از میلاد تخمین زد.
دورهی پیش از تاریخ ایران به چه دورهای گفته میشود؟
دورهی پیش از تاریخ یا دورهی پیشازتاریخ به دورهای گفته میشود که انسانها هنوز برای ثبت و گزارش زندگی خود توانایی نداشتند. یکی از مهمترین دلایل این موضوع، اختراعنشدن خط بوده است. تاریخنگاران بر اساس آثار بهجایمانده از آن دوران میتوانند تخمینی از نحوهی زندگی و وضعیت مردم آن دوران را روایت کنند.
دورهی پیش از تاریخ ایران به چند دوره تقسیم میشود؟
بهطور کلی، دورهی پیش از تاریخ ایران به چهار بخش تقسیم میشود:
دوران پارینهسنگی و فراپارینهسنگی (از حدود یک میلیون سال تا حدود ۱۲ هزار سال پیش)، ۲. دورهی نوسنگی (از حدود ۱۰ هزار تا حدود ۸ هزار سال پیش)، ۳. دورهی مسسنگی (از حدود ۸ هزار تا ۵۳۰۰ سال پیش)، ۴. دورهی برنز (از حدود ۵۳۰۰ تا حدود ۴۰۰۰ سال پیش).
آیا همهی ایرانیها آریایی هستند؟
چیزی بهنام نژاد خالص در دنیا وجود ندارد. آریاییها در هزارهی دوم پیش از میلاد وارد ایران شدند و با سایر اقوام ایرانی درهم آمیختند. پس نمیتوان ایرانیها را قوم آریایی خواند.
در ضمن، اخیراً برخی از متخصصان ابراز داشتهاند که پدیدهی مهاجرت قوم آریایی به فلات ایران صورت نگرفته است؛ بلکه اقوام و نژادهای گوناگونی که آنها را آریایی میخوانیم، همواره در این فلات زندگی میکردهاند. آنها بودند که به برخی از کشورهای شمالی ایران آن زمان و نیز به اروپا مهاجرت کردهاند.
آیا کشور ایران از ابتدا با همین نام خوانده میشد؟
خیر. نام پیشین کشور ایران، پارس یا پرشیا بود. در متون کهن اوستایی نیز نام ایران ذکر شده است. از زمان پهلوی اول، این نام به ایران تغییر یافت.
آیا همهی ایرانیان پارسی هستند؟
ایرانیان یک ملت هستند که از اقوام مختلف پارسی، کرد، بلوچ، گیلکی، عرب، لر و آذری تشکیل شدهاند. پارسیان هم یکی از اقوام ایرانی است.
آیا ایرانیان در شکلگیری تمدن بشری نقشی داشتهاند؟
ایرانیان نقش بسیار کهن و مهمی در شکلگیری تمدنهای باستانی جهان داشتهاند و از هزارهی ششم پیش از میلاد به یکجانشینی رو آوردهاند.
دورهی تاریخ ایران باستان (دورهی تاریخی) از چه زمانی آغاز میشود؟
تاریخنگاران از پیدایش مادها (۵۴۹ پیش از میلاد) تا پایان پادشاهی ساسانیان و حملهی اعراب به ایران (۶۴۲ میلادی) را دوران ایران باستان مینامند.
قدمت ایران چند سال است؟
بنا بر اسناد و شواهد باستانشناختی، تمدنهای باستانی بیش از هفت هزار سال پیش در فلات ایران ظاهر شدهاند. برخی قدمت ایران را به شروع زمان برقراری حکومتهای مرکزی ایران نسبت میدهند و معتقدند با آغاز سلسلهی هخامنشیان در سال ۵۵۰ پیش از میلاد، ایران بهعنوان یک کشور شکل گرفت.
بهطور کلی، کارشناسان امر معتقدند که ایران قدمتی بیش از ۷هزار سال دارد.
آیا ایران در روزگار باستان کشوری بزرگ بوده است؟
بزرگترین امپراتوریهای جهان از ایران سر بر آوردهاند یا اداره شدهاند: امپراتوریهای هخامنشی، ساسانی، سلجوقی و ایلخانی.
بنیانگذار اولین حکومت مرکزی در ایران که بود؟
کورش کبیر در ۵۵۰ سال پیش از میلاد، سلسلهی حکومت مرکزی هخامنشیان را پایهگذاری کرد.
قدیمیترین اشیای باستانی ایرانیان مربوط به چند سال پیش است؟
قدیمیترین اشیای دستساختهی بشر در ایران به ۲۰۰هزار سال پیش باز میگردد که از سنگ ساخته شدهاند.
قدیمیترین آثار معماری ایرانیان مربوط به چند سال پیش است؟
ایرانیان از ۸هزار سال پیش، به ساخت خانه در دشت ساوجبلاغ و تپههای سیلک و هرسین پرداختهاند.
تعداد تپههای تاریخی در ایران چقدر است؟
برآورد شده است که ایران ۲۰۰هزار تپهی تاریخی متعلق به دوران مختلف پیش از تاریخ و دوران تاریخی دارد.
ایران در طول تاریخِ قبل از اسلام چند سلسلهی حکومتی مقتدر به خود دیده است؟
وسیعترین قلمرو و مقتدرترین فرمانروایی در طول تاریخ ایران پیش از اسلام متعلق به حکومت هخامنشیان بود. البته، ساسانیان نیز در مقاطعی از تاریخ ایران قبل از اسلام، با اقتدار تمام ظاهر شده بودند.
در تاریخ ایران بعد از اسلام، کشور ما چه مدت در اشغال اعراب بود؟
اعراب در سال ۶۴۲ میلادی به ایران حمله کردند و باعث سقوط سلسلهی ساسانیان شدند. این اشغال تا سال ۸۲۱ میلادی ادامه داشت؛ سپس طاهریان حکومتی نیمهمستقل بنا کردند.
دورهی اسلامی تاریخ ایران چگونه آغاز شد و به چه دورهای گفته می شود؟
در تاریخ ایران، دورهی اسلامی با سقوط ساسانیان و پیروزی اعراب آغاز شد. فتح ایران توسط اعراب، تغییرات عمدهای را در عرصههای مختلف ازجمله اجتماعی و مذهبی و سیاسی به وجود آورد. به همین دلیل، بسیاری از کارشناسان، عنوان «دورهی اسلامی» را برای ایران بعد از اسلام به کار میبرند.
تاریخ ایران شاهد کدام جنگهای بزرگ بوده است؟
جنگ با یونانیان در سال ۳۳۰ پیش از میلاد و آغاز سلسلهنبردها با رومیان در سال ۲۷۲ میلادی، دو نبرد عمده در ایران باستان بودند.
در طول تاریخ ایران از ابتدا تاکنون، کشور ما چند حمله به خود دیده است؟
حملهی اسکندر: ۳۳۰ پیش از میلاد
حملهی رومیان: ۲۸۳ میلادی
حملهی ترکهای سلجوقی: ۱۰۳۷ میلادی
حملهی مغولها: ۱۲۱۹ میلادی
حملهی تیمور: ۱۳۸۰ میلادی
حملهی افغانها: ۱۷۲۲ میلادی
حملهی ترکهای عثمانی: ۱۴۶۱ میلادی
حملهی روسها: ۱۸۲۷ میلادی
حملهی نیروهای متفقین: ۱۹۴۱ میلادی
حملهی عراقیها: ۱۹۸۰ میلادی
برچسبها
ایران پس از اسلام, ایران پیش از اسلام, خلاصه تاریخ ایران
کارشناسی و رمزگشایی آثار و علام و نشانه های کنده کاری روی سنگ های در گنج یابی و دفینه یابی توسط دکتر پیمان نوجوان قلعه:
نشانه صندلی:
نشان سنگ صندلی یک از آثارهایی هست ک تو کشور ایران به وفور پیدا میشه و بیشتر مواقع دفینه ای که برای این آثار قرار میدادن الماس و سنگهای قیمتی بود البته سکه در ابعاد خمره کوچک هم قرار میدن و …. ولی بیشتر موردهای اولی رو میذاشتن و معمولا سنگ صندلی را در بلندی قرار میدادن .
روش دفن دفینه در این آثار به این صورت است که وقتی شما روی صندلی مینشینید و جایی رو که شما در جلوی پای خود در مسیری حدود ۲ الی سه متر جلوتر از پای خود و یا حتی به صورت یک بر آمدگی و یا سنگ مشخص میکردند و بازم اگر در صورتی که جلوی شما صخره وجود داشت باید درون صخره به دقت نگاه کنید و سوراخی رو در جلوی دید مستقیم خود به صورت پلمپ شده بیابید که دفینه رو در داخل آن جای میدادن و معولا عمق بار در این آثار به ۲ متر بیشتر تجاوز نمیکنه .
علامت کبوتر:
سنگ کبوتر معمولا روی صخره ها حکاکی میشود . و اشاره به سمت نوک و یا دقیقا زیر خود را دارد البته روی زمین . و نشان دفینه کوچک است در حد یک دیگ 30 کیلیویی . متراژ آن هم به 2 متر بیشتر تجاوز نمیکند .
نشانه قلب:
قلب شکلی است که از گذشته های خیلی دور به امروز رسیده است. در هر جامعه ای نشان محبت و احترام میباشد. در مسیحیت روی سنگ قبرها مشاهده میشود. از نظر بعضی تعابیر دفینه یابی به معنی طلا میباشد. و در اشکال متفاوت معنی تله را میدهد.
اما معنی و مفهوم این تصویر به این صورت است که: یک قدم در سمت راست و البته کمی پایین تر ورودی یک قبر مهم میباشد. توجه داشته باشید به احتمال زیاد تله دارد.
در بیشتر دوره های تاریخی از علامت قلب استفاده شده است . در یکی از نمونه های کشف شده در قسمت ورودی یک قبر به همراه 3 عدد سکه طلا (ساسانی) وجود داشته است.
علامت روباه:
حیوانی مکار و پر فریب با چشمانی نیمه درشت که پوزه(دهان) آن جلب توجه میکند.
روباه بیشتر بانماد هایدیگر به کار برده میشود از جمله شیر -ببر-انسان و…
روباه نظر شما را به خود جلب میکند وبه شما میگوید از مسیر من بیایید که در واقع میخواهد شما را فریب دهد .
به هیچ عنوان در مسیر روباه دنبال بار نگردید.بار در مسیر مخالف روباه است
نشانه رد پای برهنه یا علامت پا:
اگر رد پای راست باشد به سمت انگشتان پا و متمایل به سمت راست باید بررسی شود.
اگر رد پای چپ باشد به سمت انگشتان پا و متمایل به سمت چپ باید بررسی شود .
اگر رد پای چپ و راست درکنار هم باشد در جهت پاها باید نگاه کرد. (در جهت پاها مکانی که با سایر قسمتها متفاوت است باید بررسی شود.)
گفته میشود که اگر یک پا باشد گنج نزدیکتر و اگر دو پا باشد گنج دورتر است ، همچنین اگر فقط پای چپ باشد دفینه نزدیکتر و برای پای راست کمی دورتر خواهد بود.
معمولا برای پای چپ 3 الی 7 و برای پای راست 10 قدم به جهت انگشت ها محاسبه می گردد.
جایی که ردپا وجود دارد، احتمال اینکه بتوانید دفینه ای را پیدا کنید، بسیار زیاد است.
ضمنا اگر نزدیک انگشتان به اندازه نخود یک حفره وجود داشته باشد و یا یک یکی از انگشتان پا وجود نداشته باشد یا علامتی داشته باشد، در اینصورت 40 الی 70 قدم و در مواردی هم می توان 111 قدم به سمت جلو برویم و یقینا یک گنجینه وجود دارد مگر آنکه در گذشته دور یا نزدیک به تاراج رفته باشد.
شایان ذکر است، یافتن رد پا در داخل اتاقک یا راهرو و غار و زیر زمین، بصورت بالا محاسبه نمی گردد و بسته به محل و طرز قرار گرفتن و نیز علائم موجود در کنار یا داخل آن، تعبیر و تفسیر مخصوص به خود دارد.
و آخر اینکه چنانچه در داخل کف پا علامت ضربدر یا بعلاوه و یا حتی یک نقطه یا سوراخ وجود داشت ، هدف در زیر آن است.
نشانه مربع:
مربعی یکی از اشکال هندسی است که بیش از هر شکل دیگر به عنوان جهانی ترین صورت در زبان نمادها به کارگرفته شده است. بر طبق نظر فیثاغورث مربع نمایندة وحدت گونه ها و نشان دهندة برابر یک چیز با خودش به نحوی نامتناهی است و نتیجتاً می تواند نمادی از عدالت قانون تلقی شود که همه را به یک چشم می نگرد. از نظر افلاطون مربع نمایندة هماهنگی است که عالیترین فضلیت به شمار می آید
شناختی کامل که شخص می تواند از طریق آن به حقیقت مطلق دست یابد. این شکل پر از رمز و راز است و ثبات گراست. همراه با مستطیل که خود زایندة آن است معماران، و هنرمندان زیادی از سراسر جهان را در طول تاریخ الهام بخشیده و آنان را به ابداع سطوح و ساختمان های سه بعدی واداشته است. مربع همراه با دایره، مثلث متساوی الاضلاع و صلیب نشأت گرفته از خود مربع یکی از بنیادی ترین شکل های نمادین به شمار می رود. مربع شکلی ایستا و ثبات گراست که اضلاع و زوایای برابرش احساسی از سکون، استحکام، حصار، منزل، کمال و استقرار بر می انگیزند. با این همه هنگامی ک یکی از اضلاع یا زوایای این شکل خمش پیدا می کند، به نحوی شگفت انگیز شکلی دیگر حاصل خواهد کرد. واقعیت تنها به کمک مربع قابل بیان است.
نشانه عقاب:
اگر چندین جوغن بر روی یک سنگ یا صخره متحرک دیدید . مثل سنگی در زمین کشاورزی یا بیابان که قابل حرکت باشد نشانه چندین قبر است که در همان حوالی موجود است قبرها را مثل شکل بالا پیدا می کنید و بعد از پیدا کردن اولین قبر بقیه قبرها رو به عقب هستند برای پیدا کردن فاصله بین قبرها نیز باید فاصله بین جوغن ها را اندازه گیری کرده و هر یک سانتیمتر را یک متر محاسبه کنید.اگر یک جوغن روی یک صخره دیدید که یک خط به آن جوغن وصل بود نشانه قبر یک فرد بلند مرتبه است . فاصله بین نشانه تا قبر را مثل شکل بالا محاسبه می کنیم.
علامت کوزه:
اگر شکل یک کوزه را به این طریق دیدید که روی سنگ حکاکی شده طول کوزه را اندازه بگیرید و برای هر سانتیمتر یک متر رو به دهانه کوزه بروید هدف در زیر زمین است.
علامت سنگ آسیاب:
زیر سنگ را بررسی کنید تا 2 متری زیرش را نگاه کنید. البته بهتر است سوراخ وسط سنگ آسیاب را اندازه گیری کنید هر سانتیمتر را می توانید یک متر حساب کنید. سنگ آسیاب نماد گنج است اگر زیر خاک باشد آخرین علامت است. اگر سنگ آسیاب در سطح زمین باشد نماد گنج نیست.
علامت خرچنگ و یا عقرب
از اشکال خرچنگ در بسیاری از تمدن ها و در مقاصد مختلف استفاده شده است. و در تمامی آنها یک وجه مشترک وجود داره و اون وجه مشترک هم خبر دادن از مفاهیمی چون «خطر» و «دقت کنید» می باشد.
میگویند محل هایی که از سمبل خرچنگ و یا عقرب در اونجا استفاده شده مکان هایی هستند که در تمدن های گذشته نوعی طلسم و جادو بر روی اونها وجود داشته است.( البته بنده به شخصه به طلسم اعتقاد ندارم. از نظر من در امر دفینه یابی فقط تله وجود داره )
وجود آب در اطراف محل، مطابق با طبیعت این حیوان می باشد. در مورد خرچنگ یه مطلب قطعی وجود داره و آن مطلب هم اینه که در نزدیکی (خیلی نزدیک) خطری وجود دارد. این محل ها مناطقی مسطح نیستند. به همین دلیل در هنگام بررسی و جستجوی محل می بایست خیلی با دقت عمل کرد.
مطابق تحقیقات و اطلاعات به دست آمده، اموال پنهان شده ای که از سمبل خرچنگ برای علامت گذاری آنها استفاده شده، ممکنه در محل آسیاب ها نیز مخفی شده باشه. اگر در تصویر، خرچنگ بزرگ بود و بر روی آن صلیب وجود داشت ،منظور آن خود خرچنگه. ممکنه جایی که تصویر بر روی آن قرار داره یک دریچه باشد.
نشانه مثلث
اشاره به مومیایی دارد و آرامگاه یا درون صخره یا زیرصخره می باشد.
برای مثلث باید در راس مثلث حرکت شود و اشاره به جاهای مرتفع و بالای کوه می دهد و اینکه مثلث از اشارات توجیهی می باشد و شما را به اشاره بعدی و تکمیلی راهنمایی می کند و اگر کنار مثلث جوغن و یا شیار یا علامت دیگری بود، همین مثلث اشاره تکمیلی می باشد و نیز علامت مثلث در سقف اتاق باشد، قبر همان داخل اتاق است
3 جوغن مثلث متساوی الساقین همراه با شیار
راه حل ها
1- ضلع ها با هم جمع شوند و در راس مثلث حرکت شود به یک منطقه طبیعی و یا جایی متمایز می رسد.
2- ضلع ها با هم جمع شوند و تقسیم بر 3 شود و به طرف علامت حرکت شود.
جوغن شاهی مثلث متساوی الاضلاع و 3 شیار
محاسبات آن را به دو صورت بیان نمودند
1- اضلاع را جمع کنید و به طرف علامت و یا راس مثلث حرکت کنید
2- اضلاع را جمع و تقسیم بر 7 نمایید و در راس مثلث یا علامت حرکت کنید
اما راه بعدی
1- اضلاع را جمع کنید و ضرب در 3 نمایید
2- حاصل را تقسیم بر 10 نمایی و به طرف علامت حرکت کنید
به یک در چاه میرسید که دفینه شاهی و ملکه درون آن میباشد. این راه حل تجربه شده می باشد، به شرط اینکه مثلث متساوی نباشد و همراه با شیاری های وصل شده باشد و یا متساوی الاضلاع همراه با شیارها و یک علامت کوچک در راس جوغن باشد.
جوغن مثلث اشاره به مومیایی دارد و قبر داخل صخره
علامت چکمه:
این نماد در اکثر حفاری ها به چشم میخورد و جایی که این نماد دیده میشود به شما مسیر را نشان میدهد و باید از مسیری که به سمت پایین میرفتیم را دست نگه داشته و به سمت نوک چکمه به جلو پیش برویم و معمولا اندازه ای که چکمه یا پای سنگی به ما میدهد بیشتر از 3 متر نمیباشد و شما را به هدف نزدیک میکند . در اکثر مواقع آثار دومی که بعد از چکمه به چشم میخورد چراغ پیسوز است.
نشانه شتر
چنانچه در کنار و پهلوی کوه یا تپه ای و به موازات آن نشانه شتر نشسته ای را یافتید که سر آن کمی متمایل به پایین قرار داشت، باید در مسیر نگاه شتر کمی جلوتر از خود نشانه، سنگی را بیابید که بر روی آن آبراهه ای کج یا کانالی حکاکی شده باشد. سنگ را برداشته و زیر آن را بکاوید تا پله هایی نمایان گردد و در مسیر پله ها به پایین ادامه دهید تا به هدف برسید.
توجه داشته باشید که این نوع دفینه ها معمولا دارای تله و نیز سر باری (سر مال) بوده و باید به علائمی که در عمق 1/5 تا 2/5 متری به آنها برخورد می نمایید، کاملا دقت کنید تا اسیر تله نگردید یا اینکه از سربار آن عبور ننمایید (سربار و خود دفینه شتر در عمق حدود 4 الی 4/5 متری قرار دارد) و اینکه دفینه شتر فقط طلا می باشد!
نکته آخر :
نباید این مورد را با موارد دیگر اشتباه بگیرید، چرا که اگر سر شتر کمی متمایل به بالا یا بر گشته به پشت باشد یا اینکه بر روی قله و سر تپه نشسته باشد و … مکان دفینه فرق دارد.
شتر در حال راه رفتن یعنی مال جلوتر است. شتر ایستاده یعنی گنج همانجاست . اگر شتر بار داشته باشد حتماً در آن نزدیکی یک گنج وجود دارد شتر نماد گنج و یا موارد خاص با ارزش است معمولاً در ۵۰ یا ۶۵ قدم جلوتر یک علامت دوم هم دارد. اگر شتر نشسته باشد گنج در زیر سنگ باتلاق یا داخل غار است .
اگر شتر داخل غار باشد گنج داخل غار است. اگر چند شتر در پشت هم باشند و آخرین شتر نشسته باشد دفینه آن در پشت سر آخری می باشد. اگر شتر سرش پایین بود ، دفینه همانجا جلوی شتر است. کوهان شتر ممکن است علامت تل خاکی یا یک تپه بسیار کوچک سنگ چین باشد . اگر یک کوهان داشته باشد یک برجستگی در روبروی آن است و اگر کوهان شتر ۲ تا باشد ، دو تل و یا تپه کوچک وجود دارد که یکی درست است و دیگری برای گمراه کردن ساخته شده است
نشانه لاک پشت
وجود لاک پشت در جایی میتواند چند حالت داشته باشد. در بیشتر مواقع لاک پشت در نزدیکی یک آب قرار دارد چنانچه پشت آن رودخانه قرار داشت ، جهتی را که لاک پشت نگاه می کند در آن مسیر دنبال سنگی بگردید که رنگ یا شکل سنگ با بقیه فرق داشته باشد زیر این سنگ را بررسی نمایید .لازم است به علائم پشت لاک پشت هم دقت کافی بکنید.
همانگونه که سر لاک پشت جهت را نشان می دهد پاها و دم نیز می تواند جهت را نشان بدهد. در حالتی که لاک پشت سرش به سمت آب قرار داشت باید به سمت دم و پاها نگاه کرد و دفینه آن یا درست در زیر دم لاک پشت است یا ۱۳ الی ۱۵ قدم پشت لاک پشت یک تل خاکی (برجستگی کوچک خاکی) باید وجود داشته باشد. این نوع گنجینه ها در عمق کم می باشند .
اینجا باید یک چیزی را بدانید که هر کجا علامت لاک پشت باشد به احتمال زیاد در آن مکان تونل و یا غار طولانی باید وجود داشته باشد و در این حالت دفینه دارای ساروج می باشد.
علامت دست
این علامت چند حالت دارد که باید به آن دقت نمایید(آیا دست راست و یا دست چپ است؟و…)دقت کنید که اگر انگشتی با بقیه فرق داشته باشد یا کج شده باشد آن انگشت جهت را به شما نشان می دهد. دست باید نشانه دیگری هم داشته باشد ، پس آن انگشتی که کج است به نشانه آخر اشاره دارد. وقتی در کنار دست علامت های دیگری باشد (مانند سوراخ و…) هم می تواند جهت را نشان بدهد و عمق هدف را تعیین می نماید.
معمولاً یونانی ها از دست برای قسم ،آنهم بصورت برجسته استفاده می نمودند و وقتی باهم گنجینه ای را مخفی می کردند بدین صورت قسم می خوردند و یا بقولی هم قسم می شدند. اگر اطراف دست علامت دوم نباشد (مانند: یک خط یا نقطه وسوراخ و…) برای دست راست ۲۵ قدم و برای دست چپ ۵ قدم به سمت مسیر انگشتان باید بروید.
اگر دو دست باشد قسم است و هم میتواند مربوط به دعا نمودن ونیایش باشد. اگر در داخل دست علامت + یا ضرب باشد صد درصد علامت دفینه است. در این حالت اگر در داخل دست راستی که انگشتان از هم باز شده اند علامت + یا ضرب باشد به سمت انگشتان ۱۹ الی ۲۵ قدم بروید و به دنبال نشان آخر باشید.
در همین حالت اگر انگشتان بسته باشد و فقط انگشت اشاره باز شده باشد ، ۴۰ الی ۷۰ قدم به سمت جایی که اشاره می کند ، هدف قرار دارد. در کل دست نشانه آخر نیست و باید یک علامت دیگر را پیدا کنید که آن علامت تمام کننده است.
علامت خورشید
می تواند تنها نباشد نماد انسان های بلند مرتبه و پادشاهان می باشد. جایی که این علامت پیدا شد به سمت طلوع خورشید نگاه کنید در آن سمت باید قله ای باشد که صبح اولین تلالو نور خورشید به آنجا می افتد را بررسی کنید و به دنبال علامت بعدی بگردید. خورشید علامت دفینه حاکم و پادشاه است.
علامت سنگ قورباغه
قورباغه خصوصیات واضحی دارد و مهم ترین آن، جهش به سمت جلو می باشد و معمولا باید در کنار یک رود یا برکه ای آب قرار داشته باشد و این علامت علامت آخر نیست و باید به سمت جهش آن به دنبال نشان بعدی باشید. ضمنا یک خصوصیت دیگر آن گرفتن طعمه از راهی دور می باشد و به همین منظور اگر قورباقه رو به رودخانه قرار داشت، اصلا تعجب نکنید و فکر نکنید که هدف نهایی در آب می باشد! بلکه هدف آن طرف آب بوده و در آنجا باید به دنبال علامت آخر باشید . ضمنا بعضی ها نیز به حالت چشمان قورباغه اشاره داشته و توجه ویژه ای به آن دارند و معتقدند که چشمان قورباغه، به دو طرف مختلف نگاه می کند و میتواند نشانگر دو هدف باشد. در کل باید به تمام اجزاء آن دقت کافی داشته باشید، چرا که می تواند در یافتن نقطه نهایی، به شما کمک موثری بنماید.
دوستدار شما بزرگواران دکتر پیمان نوجوان
مىدانیم که ایران باستان شامل هندوستان تا مصر مىشده است. این کشور در زمان هخامنشیان شامل 23 ملت و استان مختلف آن روز بود که از شرق به چین، از غرب به دریاى مدیترانـه و لیبـى، از شـمال بـه کشورهاى آسیاى میانه و ترکیه اروپا و دریاى سیاه و از جنوب به خلیج فارس و دریاى عمان محدود مىشد. به عبارت دیگر، تمام آسیاى غربى وخاورمیانه و بخشى از خاور دور و آسیاى مرکزى و آسیاى صغیر و بخشى از افریقا (مصر قدیم و سودان) را دربرمىگرفت. در این کتاب کوشش شده تا تاریخچه باستانشناسى ایران را از آغاز تاکنون به طور اعم روشن سازیم. به طور کلى کاوشهاى علمى باستانشناسى در سالهاى 1846ـ1852 ،یعنى حدود 150 سال پـیش بـه وسـیله ویلیام کنت لوفتوس، در شوش آغاز گردید؛ ولى این کاوشـها سـى سـال متوقـف شـد و سـپس در سـالهاى 1883ـ1889 مجددا به وسیله مارسل دیولافوآ ادامه یافت. در این زمان طبق دو قرارداد تأسفانگیز که شاهان قاجار با دولت فرانسـه و مـوزه لـوور پـاریس امضـاء کردند، بررسیها و کاوشهاى باستانشناسى در تمام خاک ایران انحصارا به فرانسویها واگـذار شـد و دولتهـاى دیگر، حتى خود ایران، از آن بىبهره ماندند. طبق این قراردادها دولت ایران حق نداشت که از اشیاء مکشوفه آنها بازدید کند، مگر در سرحد ایران و هنگام خروج آنها از مرز. با امضاى این قراردادها بهترین و نفیسترین آثارى که در شوش کشف شده بود به موزه لوور منتقل شد. خوشبختانه به سبب بیدارى ملت ایران و دلسوزى فرهنگیان خوزستان و گزارشهاى رسیده بـه مجلـس شوراى ملى ایران در 25 مهر 1306) 18 اکتبر 1927 (قراردادهاى مذکور لغو و مقرر شد که فرانسویها فقط در شهر باستانى شوش دانیال در خوزستان به کاوشهاى باستانشناسى ادامه دهند. همچنین این مجلـس در 12 آبان 1309 هم قانون عتیقات را تصویب کرد که در 20 ماده تنظیم شده بود و آییننامه اجرایى آن هـم در 28 آبان 1311 از تصویب هیأت دولت گذشت و از آن تاریخ اداره جدیدى به نام «اداره عتیقات» تشـکیل و در سالهاى بعد به «اداره کل باستانشناسى» موسوم شد و آندره گدار معمار فرانسوى بـه دعـوت ایـران در رأس این اداره قرار گرفت. وى ساختن موزه و کتابخانه ملى را آغاز کرد و در سـال 1316 سـاختمان آن بـه تاریخچه علم باستانشناسی 2 اتمام رسید و «موزه ایران باستان» افتتاح شد. پس از لغو قراردادهاى مذکور، هیأتهاى علمى زیادى از دانشگاهها و موزههاى مختلف جهان براى بررسى و کاوش در محلهاى گوناگون باستانى از دولت ایران تقاضاى پروانه کاوش کردنـد و برخـى از آنهـا در نقـاط تاریخى و در تپههاى باستانى ایران شروع به کاوش کردند. در میان کاوشگران افرادى بودند که هدفشان تنها کاوش در ایران نبود، بلکه براى دولت خود جاسوسى مىکردند. اگـر در بـین دانشـمندان و باسـتانشناسـان خارجى افرادى بودند که هدفشان فقط روشن ساختن گوشهاى از تمـدن سـرزمین مـا بـود ارزش و احتـرام خاصى در بین مردم مىیافتند. هیأتهاى خارجى مدت پنجاه سال در ایران به بررسى و کاوش مشغول بودند و با شروع انقلاب فعالیتهاى باستانشناسى و تحقیقات کاذب آنان به پایان رسید و کشور ما را ترک کردند. در این کتاب درباره مطالب ذیل صحبت شده است: فعالیتهاى باستانشناسى در مکانهـاى گونـاگون بـه وسیله هیأتهاى داخلى و خارجى؛ تأسیس موزه ایران باستان و «انجمن آثار ملى» و فعالیتهاى آنان؛ تشـکیل کنگرههاى جهانى هنر و باستانشناسى ایران، سمینارها، نمایشـگاهها و تجمعهـاى گونـاگون و متعـدد آثـار باستانى و بناهاى تاریخى در مناطقِ مختلف ایران و جهان و تاریخچه کاملى از باستانشناسى ایران. در خاتمه، اینجانب براى همه کسانى که به نحوى در تدوین و چـاپ ایـن کتـاب سـهمى داشـتهانـد از خداوند متعال سعادت و سلامت و توفیق طاعت مىطلبم و آرزو مىکنم کـه در راه پیشـبرد هـدفهاى عـالى فرهنگى و انسانى خود موفق باشند. غلامرضا معصومى مقدمه الف) تعریف علم باستانشناسى باستانشناسى علمى پویا و ظریف است که به گذشته بشر مربـوط مـىشـود و یـاور تـاریخ اسـت. ایـن علـم تاریکیهاى تاریخ را روشن، کمبودهایش را جبران و گمشدههایش را پیدا مىکند. باستانشناسى بـه گذشـته پرافتخار هر ملت مىپیوندد و سرگذشت زندگى و یادگارهاى بشر و وقایع و فعالیتهاى طـولانى انسـان را بـه طور دقیق بیان مىکند. این علم با اینکه جزء جوانترین علوم دنیاست، ولى به سرعت پـیش مـىرود و لـزوم یادگیرى آن در هر کشورى بیش از پیش احساس مىشود. علم باستانشناسى نسبتا فطرى اسـت و همیشـه جلوتر از سایر علوم انسانى ـ بویژه فلسفه ـ در نزد انسان اولیه شناخته شده بـود و اعتقـاد بـه وجـود خـدا و پرستش او را در نهاد بشر زنده مىکرده است. باستانشناسى اشتباهات و لغزشهاى فرضى تاریخ و دیگر علوم را با کاوشهاى علمى سالم و لایهنگارى دقیق و خواندن خطوط بازمانده از انسان تصـحیح کـرده و در اختیـار مورخان زمان قرار مىدهد. از طریق باستانشناسى مىتوان صحت و سقم مدارک تاریخى را تعیین کرد. تاریخچه علم باستانشناسی 3 ب) هدف علم باستانشناسى هدف از این علم یافتن گم شدهها، روشن ساختن تاریکیها و پاسخ به چراها و چگونههاى بىجواب است. مثلاً چرا وچگونه: تمدنهاى عظیم بشرى به وجود آمدهاند؟ معابد و کاخهاى بزرگ بنا شدهاند؟ بشـر در دورانهـاى غارنشینى و پیش از تاریخ در غارها مىزیسته است؟ غارنشینان غذاى خود را فراهم مىکردهاند؟ انسان آتش را کشف کرد؟ انسان خط را اختراع کرد؟ انسان به فلزات گرانبها (طلا و نقره) و مس و مفرغ دست یافـت؟ و در نهایت چگونه انسان فلزات را ذوب کرد؟ هدف علم باستانشناسى تحقیق در آثار بازمانده از انسـان از آغـاز زنـدگى تـا دوره تـاریخى و تصـحیح اشتباهات تاریخ است. با کمک باستانشناسى مىتوان معماهاى تاریخ را حل کرد و به تکمیل مدارک تاریخى پرداخت. همچنین مىتوان شیوه زندگى و آداب و رسوم اقوام مختلف گذشته و نیـز معمـارى و هنـر آنـان را دقیقا روشن ساخت و از این راه به پیشرفت تمدن انسانها خدمت کرد. ج) پیدایش علم باستانشناسى نیاز جامعه به هر علمى سبب پیدایش آن مىشود، زیرا مىدانیم که روزى بشر به طور ابتدایى زندگى مىکرد و غذایش را از راه شکار حیوانات و صید ماهیها تأمین مىکرد. سپس از خوردن گوشـت خـام و غـذاى سـرد دست کشید و آتش را کشف کرد. در فرصت دیگر به هنر سفالسازى دست یافت و همچنین خـط را اختـراع کرد. در زمانى دیگر خانه ساخت و از درون غارها بیرون آمد و در دشت و کنار رودها و دریاهـا بـه سـر بـرد. زمانى هم به کشت دانه و کشاورزى پرداخت و در مراتع سرسـبز بـه تربیـت و نگهـدارى دام مشـغول شـد و سرانجام در دهکدهها به زندگى اجتماعى خود ادامه داد. به طور کلى در زندگى انسان، از آغاز خلقت تاکنون، تحولات زیادى روى داده است که آگاهى از آنها براى او خالى از لطف نیست و به همین علت در دانشـگاهها باستانشناسى را آموزش مىدهند و مراکز تحقیقاتى باستانشناسى نیز در کشورهاى مختلف ایجاد شده است. چنانکه اشاره شد، باستانشناسى علم جوانى است که رابطه تنگاتنگى با تاریخ دارد. غالـب نوشـتههـاى تاریخى را مدارک باستانشناسى تأیید مىکند، ولى باید دانست که گاهى تاریخ هم به باستانشناسى از نظـر تاریخگذارى اشیاء کمک مؤثرى مىکند. در بیشتر موارد، اطلاعات تاریخى براى آگاهى از محلهاى قـدیمى و تمدنهاى باستانى و کشف آنها ضرورى است. ولى به هر حال مدارک تاریخى بنا به مقتضـیات زمـان و محـل ثبت، ممکن است تحت نفوذ برخى از عوامل و فشار افراد بانفوذ برخلاف حقیقت نوشته و ثبت شود. بنـابراین تاریخ بازگوکننده همه دانستنیهاى سرنوشت انسان در گذشته نیست، اما پژوهشهاى باستانشناسـى دورانـى طولانى یعنى تقریبا بیش از صد برابر دوران تاریخى را شامل مىشود که با اصول و مدارک فنـى و روشـهاى علمى، زندگى انسان را از هرنظر بدون هیچ تغییرى بررسى کرده و در معرض نمایش مـىگـذارد. بـه کمـک باستانشناسى مىتوان صحت و سقم مدارک تاریخى را تعیین و وضعیت حقیقى زنـدگى هنـرى و اجتمـاعى بشر را در دورانهاى مختلف روشن کرد. مىتوان گفت انسان کاملترین نمونه نتـایج تحـولات دیـرینشناسـى است و آثار باقى مانده از وى در مرتفعترین طبقات دورانهاى دیرینشناسى قرار دارد. باسـتانشناسـى دوران پیش از تاریخ، بقایاى این نمونه کامل را با توجه به ادوات و ابزار زندگى و فرآوردههـا و سـاختههـاى بشـرى، مطالعه کرده و دنباله این مطالعات را در دورانهاى تاریخى ادامه داده و سبب تغییر مدارک تاریخى مىشود. تاریخچه علم باستانشناسی 4 انسان برخلاف دیگر مخلوقات در تکامل ادوات و ابزار و اصـلاح آنهـا در زنـدگى روزمـره خـود، بتـدریج پیشرفت کرده است. هر چند انسان در مقابل عوامل طبیعى، ماننـد سـیل، زلزلـه و بادهـاى تنـد نمـىتوانـد مقاومت کند، ولى قدرت فکر و اندیشه او موجب شده که انسان «ایستا» و مقاومتر از هر حیوانى جلوهگر کند. به وسیله همین نبوغ فکرى و اندیشه در کارهاست که بشر تاکنون وسایل زندگى خویش را تأمین کرده و هر روز به تکمیل آن مىپردازد. به سبب همین قدرت تفکر است که انسان مىتواند تا بىنهایت پـیش رود و بـه تغییر در محیط زیست خویش بپردازد. هر چند باستانشناسى و تاریخ، هر دو، به مطالعه زندگى انسان و سیر تکاملى آن از جهات مختلف مىپردازند، اما در باستانشناسى مطالعـه آثـار، ادوات، صـنایع و هنـر دورانهـاى مختلف وسیله آشنایى با فرهنگ و تمدنهاى گوناگون مىشود و در تاریخ، ملاک، مدارک مکتـوب اسـت کـه بیشتر اوضاع سیاسى دورانهاى تاریخى و سرگذشت فرمانروایان را ثبت کرده است . اصولاً حس کنجکاوى غریزى و فطرى بشر سبب به وجود آمدن علم باستانشناسى و پیشرفت این علـم شد. از سوى دیگر توجه به اطلاعات بشر در مورد آثار و اشیاء باستانى، که گاهى به طور اتفاقى در حین شخم زنى یا کندن زمین یا جادهسازى و غیره به دست مىآمد و ارضاى حس کنجکاوى انسان براى پى بـردن بـه چگونگى اشیاء باستانى و قدمت آنها و نیز کاربرد آنها علاقه انسان را به کسب علم باستانشناسى بیشتر کرد. مثلاً انسان با دیدن ویرانههاى شهر یا ستونهاى شکسته در نقاط پراکنده از خود مىپرسد چه کسـى در چـه زمانى این ستونهاى سنگى زیبا را تراشیده و این کاخ یا خانه را ساخته است؟ و چون جواب خود را نمىیابد، ناخودآگاه، به حیطه علم باستانشناسى وارد مىشود که بر پایه کاوشهاى علمى است. د) تحولات علم باستانشناسى پیش از قرن نوزدهم میلادى، باستانشناسى بیشتر جنبه عتیقهفروشـى داشـت و هـدف کاوشـگران زمـین، منحصرا نفع مادى بود. حفاران به سبب دستیابى به گنجینههاى هنرى با ارزش از توجه به آثار معمارى زیبا و بناهاى با ارزش تاریخى دور مانده بودند. از این رو خسارات عظیم و جبرانناپذیرى به آثار باارزش هنـرى و پیشرفت سریع علم باستانشناسى وارد آمد. کاوشهاى باستانشناسى چون از کانالهاى صـحیح و بـه طریقـه علمى انجام نمىشد، آثار معمارى و هنرى از بین مىرفت و هرگز نمـىتوانسـت بـه روشـن شـدن تاریکیهـا، کاستیها و گم شـدههـاى تـاریخ کمـک کنـد. امـا در قـرن نـوزدهم مـیلادى سـرانجام سـیاحان اروپـایى و عتیقهفروشان به فکر افتادند که راه علمىترى را براى دستیابى به آثار هنرى و زیرخاکى بیابند تا از تخریـب بناهاى باستانى و تمدنهاى کهن پیشگیرى کنند. این بود که به کاوشـگران زمـین، اصـول صـحیح کـاوش را یادآور شدند. از سوى دیگر مشاهده مجموعههاى هنرى در کشورهاى گوناگون اروپایى، دانشمندان و علاقهمنـدان بـه هنر و زیبایىشناسى وباستانشناسى را واداشت که درباره تمدنهاى عظیم باستانى مطالعاتى را انجام دهند. از این رو مسافرتهاى علماى باستانشناسى به نقاط مختلف مشـرق زمـین بـه منظـور تحقیقـات و بررسـیهاى تمدنهاى کهن، آغاز و کاوشهاى مقدماتى در برخى از نقاط خاورزمین شروع شد. تا جایى کـه در ایـن مـورد کتابها و گزارشهاى فراوانى منتشر شد و مردم در زمینه «باستانشناسى و هنر» آگاهى بیشترى یافتند. ایـن حرکت تا حدودى از تخریب تمدنهاى باستانى کاست و از این پس «علم باستانشناسى» بـه عنـوان یکـى از تاریخچه علم باستانشناسی 5 رشتههاى «علوم انسانى» در دنیا مطرح شد. در اینجا نام برخى از دانشمندان و کتابهاى آنها را که در به وجود آمدن «علم باستانشناسى» و تحولات آن، کمک شایانى کردهاند مىآوریم و بحث مفصل درباره آن را به مجلد دوم این کتاب موکول مىکنیم که به باستانشناسى خارج از ایران اختصاص دارد. در قرن شانزدهم سه باستان شناس به نامهاى ویلیام کمدن 1 ، ادوارد دیوید 2 و جون آبرى 3 باستانشناسى صحرایى را در برنامه خود گنجاندند. بعدها فرىمون 4 س ، کرافورد 5 و فاک 6 هم راه آنها را دنبال کردند. در قرن هفدهم میلادىمسافرتهاى فراوانى براى یافتن اشیاء عتیقه و کاوش زمین به مشرق زمین آغاز شد کـه از آن جمله مىتوان به مسافرتهاى پیترو دلاواله (1621ـ1625 (و ژان شاردن 7 (1686 (اشاره کرد. این دو به ایـران هم سفر کردند و مطالعات عمیقى را در نقاط مختلف ایران، از جمله تخت جمشید، انجـام دادنـد و سـفرنامه خود را نیز منتشر ساختند. در این زمان پادشـاه انگلسـتان (چـارلز اول) بـا صـدور فرمـانى فراگیـرى «علـم 8 باستانشناسى» را براى مردم کشورش ضرورى دانسـت. آنگـاه جیمـز اسـتوارت (نقـاش) و نـیکلاس روت 9 (باستانشناس) به یونان سفر کردند و کتـاب آثـار باسـتانىآتن را در چهـار جلـد منتشـر سـاختند. سـپس 10 باستانشناس دیگرى به نام رابرت وود همراه جیمز داکینز 11 به یونان، آسیاى صغیر، سوریه و فلسطین سفر کرد. آنها نتایج مسافرتهاى خود را منتشر ساختند. این تحقیقات در قرن هجدهم موجب شد که مردم با «هنر و معمارى شـرقى» در اروپـا کـاملاً آشـنایى یابند. یادآور مىشود که یافتههاى زیبا و هنرى این دانشمندان از مشرق زمـین سـبب ایجـاد مجموعـههـاى نفیس هنرى و موزههاى بزرگ دولتى در اروپا شد. در سال 1748 هنرى وینکلمان 12 باستانشناس آلمانى کتاب تاریخ هنر باسـتانى را نوشـت کـه اسـاس 13 باستانشناسى علمى جدید را دربر داشت. در اواسط قرن نوزدهم جان لوباک هم کتاب خاستگاههاى تمدن را منتشر کرد. سپس باستانشناسان در کشورهاى مختلف شرقى (ایران، بینالنهرین، مصر، کـرت و یونـان) کاوشـهاى در ویرانههاى آتن، پلبوتا 14 خود را آغاز کردند. آقاى لیک در شـوش 16 فرانسوى در خورس آبـاد، دیولافـوآ تاریخچه علم باستانشناسی 6 1 ایران و هنرى لایارد (1845 (در نمرود و کویونجیـک (بـینالنهـرین) شـروع بـه کـاوش کردنـد و کتابخانـه 2 آشوربانیپال هم در این کاوشهاى علمى کشف شد. همچنین هاینریش شلیمان (1860 (در جزیـره کـرت و 3 آرتور ایوانز در قصر مینوس، شولتز 4 (1827 (در قفقاز ـ کـه سـبب کشـف خـط میخـى اورارتـوئى شـد ـ و 5 رادلوف (1865 (و پروفسوررودنکو در دره پازیریـک 6 7 سـیبریه کشـفیات مهمـى کردنـد. در آسـیاى صـغیر هوگووینکلر 8 (1907 (و فریدریش هروزنى 9 (1915 (الواح زیادى را که داراىخطـوط هیتیـائى بـود یافتـه و (1910 (هم در سکچه گزو 10 خواندند و گارستنگ 11 (شمال سوریه) کاوش کرد. 12 از طرف دیگر سر چارلز وارن 13 انگلیسى در فلسطین الواح زیادى یافت(1908» ،(مـار» در ارمنسـتان 14 کاوش کرد و هرمزد رسام و اوربلى 15 در ناحیه وانکاوش انجام دادند. چنانکه یادآور شدیم در قرون هجده و نوزده کاوشهاى باسـتانشناسـى عمـلاً بـه صـورت علمـى انجـام مىگرفت ولى هدف کاوشگران گردآورى آثار هنرى و باستانى براى موزههاى کشور خودشان بود، بـه همـین دلیل این کاوشگران، دقت زیادى در حفظ آثار خشتى و گلى نمىکردند و سبب از بین رفـتن آثـار پـیش از تاریخ و معمارى دوران تاریخى مىشدند. تنها فایدهاى که کار آنها براى علم باسـتانشناسـى داشـت، شـروع کاوش بود که بـه عنـوان اولـین باسـتانشناسـان صـحرایى شـناخته شـدهانـد و راه را بـراى پژوهشـگران و باستانشناسان بعدى گشودند. با انجام دادن کاوشها و بررسیهاى زیاد در نقاط مختلف باستانى دنیا (بویژه مشرق زمین) علاقه مـردم و باستانشناسان به کاوشـها و تفحـص دربـاره قـرون گذشـته در اروپـا افـزایش یافـت. علمـاى نژادشناسـى و علمالاجتماع، زبانشناسان، مردمشناسان، زمینشناسان، فسیلشناسان، استخوانشناسان و دیگـر علـوم هـم همراه باستانشناسان براى کشف وضعیت تمدنى بشر در دورانهاى کهن به فکـر یـافتن چـاره و راهـى بهتـر شدند. در این زمان که دانشمندان علوم گوناگون به کمک باستانشناسان آمدند، آنها با ذوق و شوق و اعتماد بیشترى به کاوشهاى علمى در مکانهاى باستانى پرداختند و روز به روز از طریق کشف آثار به امور و زنـدگى گذشتگان پى بردند. به مرور زمان باستانشناسان در صدد برآمدند که در کاوشها و بررسیهاى علمى خود چهـارچوب علمـى
1 . تاریخچه علم باستانشناسی
برنامه مشخصى را رعایت کنند و کاوشها را با دقت بیشتر و طبقهبندى و «لایهنگارى» کامل و دقیـق انجـام دهند تا بتوانند قدمت آثار را دقیقا تشخیص داده و تاریخگذارى کنند. در قرن بیستم دو تن از باستانشناسان آلمانى به نامهاى روبرت کولدوى 1 ووالتر آندرئا 2 در بابل و آشـور در زمینه کار و کاوشهاى باستانشناسى روشهاى دقیقى را ابداع کردند که مورد توجه کلیه باسـتانشناسـان دنیا قرار گرفت و در همه کشورها پذیرفته شد. از نیمه دوم قرن بیستم به بعـد، باسـتانشناسـان اروپـایى و امریکایى کوشیدند که بر محدودیتهاى مدارک باستانشناسى فایق آیند و دانش باستانشناسى را در جهـان توسعه دهند. پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که براى بازسازى روند فرهنگى اولیه و شناخت آثار باستانى و تمدنهاى آغازین، بویژه در دوران غارنشینى و پیش از تاریخ، باید از متخصصان کلیه علوم توأما بـا کاوشـهاى باستانشناسى بهرهمند شوند تا یافتههاى باستانشناسى از هر حیث شناخته شود. خوشبختانه نتایجى که از چند کاوش مقدماتى، همراه با متخصصـان کلیـه علـوم انجـام گرفـت، بسـیار رضایتبخش بود و زمینه را براى تشویق مردم به علم باستانشناسى، در تمام اروپا و امریکا، فراهم ساخت. از آن پس دانشمندان باستانشناس و دانشگاهها و مؤسسات فرهنگى و موزههـاى بـزرگ از کاوشـهاى مشـرق زمین به گرمى استقبال کردند و براى اخذ اجازه و پروانه کـاوش بـا مسـئولان کشـورهاى شـرقى (کـه آثـار باستانى فراوانى داشتند) وارد مذاکره شدند و سالیان دراز به کاوشهاى علمى پرداختند و موزههاى کشور خود را از آثار این کشورها غنى کردند. چنانکه مىدانیم بین دو جنگ جهانى اول و دوم (20 سال تمام) باستانشناسان دنیا کاوشهاى درخشانى را در مشرق زمین انجام دادند که مىتوان به جرأت گفت: این دوره پرثمرترین و درخشـانترین دوره تـاریخ و باستانشناسى در کشورهاى صاحب آثار بوده است. 1 R. Culdway 2 Walter Andera
نظریه اول: علامت شیر از نمادگرایی های قرون وسطی در اروپا و البته در ایران بوده و شیر به عنوان نمادی از حضرت عیسی(ع) دیده می شود. حضرت عیسی(ع) در اغلب هنرهای اصیل نقاشی و مجسمه سازی ، شیر را با اندیشه انسانی به تصویر کشیده است. حضرت عیسی (ع) به دلیل در مقام پسر خدا بودن ؛ ایده ای را برای توصیف مفاهیم شجاعت ، قدرت و پادشاهی به تصویر کشیده است. مجسمه شیر در ورودی و یا خروجی اماکن مرفح و کاخ مانند دوران باستان به چشم می خورد. اگر چنین علامتی را دیدید ( راه شیر) ، می توان گفت که شما در ورودی کاخ هستید. عموما (در ورودی) دو عدد از شیر ها روبروی یکدیگر هستند. بعد از پیدا کردن اولین مجسمه شیر ، به دنبال شیر دوم باشید.
نظریه دوم:
ردیابی و شناخت مجسمه شیر سنگی موجود و یا مدفون در ورودی یا خروجی خرابه کاخ های باستانی و بعضی از اماکن شبیه به آنها از مهم ترین کار هاست. کشف یکی از مجسمه ها به معنای یافتن راه ورودی قصر است. در (جاده شیر) مجسمه سنگی شیر تنها نبوده بلکه یکی دیگر در همان مکان در چپ یا راست وجود دارد
فارغ از این مطالب ، علامت شیر در غار ، آرامگاه و بر روی سنگها به عنوان علامت گذاری استفاده شده است که آنها نماد دفینه هستند. دفینه دارای علامت شیر مبین وجود گنیجه اقراد والا مقام است. اگر علامت شیر در روبروی غار باشد باید در جستجوی اتاق پلمپ شده باشید. اگر غار بازی وجود نداشته باشد حتما دهانه آنن با سنگ به صورت طبیعی پلمپ شده است. در کشورمان علامت شیر را می توانید در کنار ساحل بیابید. این علامت ها ، نشانگر رهبریت دزدان دریایی می باشد. بارها راه ورودی این دفاین در زیر آب دیده شده است. کار با این علامت بسیار سخت بوده ولی دارای گنج ارزشمندی است.
نظریه سوم:
مجسمه شیر سنگی بدون شک برای مقبره سلطنتی به کار رفته است. مجسمه هایی دو تایی در روبروی تپه بوده و مجسمه های تک عددی نشانگر وجود مقبره در زیر یا روی تخته سنگهای بزرگ است.دفینه از ۳۰ متر دورتر نیست و جنس آن بسیار با ارزش است
نظریه چهارم: نماد شیر چون سمبل قدرت بوده می توانسته قلمرو حاکمان محلی را نیز تعیین کند البته نماد شیر به تنهایی نمی تواند پیام رسان دفینه باشد باید علایم تکمیل کننده در اطراف داشته باشد
نماد عقاب در دفینه : نماد با ارزش عقاب در جایگاه خاص خود نشان از درست بودن کار است
و بدون شک تو محدوده اطراف این نماد قلعه ای وجود دارد چرا که این نماد شاخص مقبره سرداران و اشراف زادگان است.
تفسیر یا رمزگشایی آن به این شکل است که اگر نماد در بالاترین نقطه قرار گرفته باشد
باید اطراف نماد به دنبال علائم آخر و ورودی باشید
در غیر اینصورت مسیر نگاهاش به اشکفت یا صخره ای بالاتر میخورد که هدف آنجاست.
همچنین از اعتقادات روستایان ماقبل تاریخ ایران توتم پرستی بود.
هر طایفه یک نوع حیوان یا گیاه را سرمنشأ قدرت و برکت میدانستند.
نماد قدرت و عظمت و شکوه یک پادشاه
اشاره به قلمرو حکومتی ونشان عظمت وقدرت..وجود مقبره ودفینه حکومتی محتمل هست.
عقاب در دفینه یابی
ارتباط دفینه راهزنی و نماد عقاب
دفینه های راهزنی(دزدان)درباستان ؛ یکی از دسته های انواع دفینه میباشند
دفینه های راهزنی در محیط هایی میاد که در دید نباشه،یعنی مثال یه نماد راهزنی دارید
تا وقتی نزدیکش مثلا ۲۰ متریش نشدید نمیتونید ببینید تشخیص بدید نمادی وجود داره
۹۰درصد کارهای راهزنی داخل غارها ودل صخره ها قراردارد؛
شما اگر آبشاری داشتید که درتمام فصلهای سال آبش جاری هست وآب که ازبالا میریزه فضایی رو حائل میکنه،
که پشتش غار ودالان رو در ۸۰درصد مواقع دربر داره که مربوط به کارهای راهزنان میشود
دفینه های راهزنی دربرخی مواقع هیچ نمادی ندارند واز طبیعت استفاده کردند،به این علت که کارهاشون دیده نشه
ما نماد عقاب راهزنی هم داریم وهم نماد عقرب، به این دلایل هست
که همیشه میگم هرنمادی بسته به محیطش معنی ورمزگشایی متفاوت داره،
از نمادهای دیگر راهزنان میتوان به مار وخرچنگ اشاره داشت؛
از نمادی استفاده میکردند که خصوصیات خطرناکی داشته باشه
دوستان نمادهای راهزنان پیچیدگی خاصی دارند؛بخصوص دفینه های راهزنی اسلامی.
قلعه های متعلق به راهزنان ودزدان یکسری اصول و قاعده ۴خاص داره
که تا وقتی بهشون آشنایی نداشته باشید،دراین قلعه ها نمیتونید موفق بشین.
نماد عقاب در ادیان مختلف
ورمزگشایی ومحیط شناسی نماد این نماد
دوستان توجه کنید که همه نماد ها در هر دورانی معنی ومفهوم خاصی داشتن ولی عقاب تقریبا در همه ادیان ودوران
نماد قدرت و قوت بوده و درنده می باشد. همیشه نمادگر پول قدرتمند می باشد.
عقاب سمبل رب النوع زمان باستان، زئوس بوده است.
در طول تاریخ و در بسیاری از تمدن ها این حیوان به عنوان سمبل قدرت،آزادی و اقتدار شناخته شده است.
در زمان تمدن های روم، بیزانس و سلجوقیان،عقاب در اشکال متفاوتی نشان داده می شده است،
به عنوان مثال می توان عقاب دو سر، عقاب با بال های باز یا با بال های بسته و اشکال متفاوت دیگری نظیر این ها را نام برد.
تصویر عقاب باید در محل های مرتفع و صخره ای قرار گرفته باشد.
این گونه سمبل ها گاه بصورت مجسمه این پرنده و گاه بصورت برجسته کاری بر روی سنگ ها هستند.
در هنگام مواجهه با نماد عقاب در دفینه یابی به موارد زیر توجه کنید :
بالهای آن باز است یا بسته
با چنگالهاش چیزی گرفته است یا نه؟ مثل مار یا شکار دیگر
سر و منقار عقاب به چه سمتی است
چند عدد عقاب در این سمبل میبینید و…
و بالهایش بسته باید به مسیر نوک و چشمهایش توجه کرد عقاب بیشتر راست و چپ را نگاه میکند در دور دست … چهار حالت وجود دارد:
مسیر چشم راستش را دنبال کنید تا در فاصله ۴۰۰ -۶۰۰ متری به یک تپه برسید
مسیر چشم چپش را دنبال کنید تا در فاصله ۴۰۰ -۶۰۰ متری به یک تپه برسید
در صورتی که عقاب به جلو نگاه کرد در فاصله ۴۰۰ -۶۰۰ متری به یک تپه برسید
بعضی مواقع زیر عقاب را تا ۵ متر حفر کنید .(بیشتر در مواقعی که عقاب سر به زیر گرفته)
اگر بر بالای تصویر عقاب نقش صلیب نیز وجود داشته باشد، به احتمال بسیار این گنجینه متعلق به زمان روم یا بیزانس می باشد.
و صلیب اشاره به دفینه دارد.
میتواند مزار پادشاه باشد.
اگر عقاب با بالهای باز به تصویر کشیده شده باشد، این ثروت پس از مرگ شخص و به منظور یادبود او دفن شده است.
آن محل مزار شخص مورد نظر نیست اما با این حال اشیایی همانند شمشیر، نقاب قبر،
کلاه خود جنگی،و غیره متعلق به او همراه پولهای او دفن شده است.
عقاب و شاهین پرنده های درنده هستند و اگر در نمادی صیدش را گرفته و لای پایش گذاشته
و می خورد، به احتمال زیاد دفینه راهزنان و یا غنائم جنگ می باشد.
دفینه اش عموما در مکانهای سر بسته قرار دارد و جهت نگاهش مهم می باشد.
همانطور که شاهین و عقاب صیدش را می خورد به زیر پاهایش نگاه خواهیم کرد.
اگر نتیجه ای نداد، باید در جهت نگاهش کاوش انجام داد.
وقتی نشان عقاب در گنج یابی بر روی زمین دیده شد و نه روی ارتفاعات بدین معنی است
که عقاب از ارتفاع برای شکار به سطح زمین آمده بنابراین اون شکار (دفینه) خیلی به آن نزدیک و زیر پنجه و یا در روبرو نگاهش در نزدیکترین نقطه قرار دارد .
ولی اگر روی زمین و در حال شروع پرواز و با بال باز دیده شد یعنی شما با فاصله بیشتری روبرو هستید.
اگر بال بسته و سر پایین بود یعنی شکار انجام شده و دفینه بدون شک زیر نماد قرار داره .
اگر تصویر عقاب به شکل کنده کاری شده باشد، معنادار نیست و سمبل حکومتی می باشد
و در اینجا باید به دنبال علایم کنده کاری شده دیگری بگردیم که آنهانیز ما را به مکان گنج راهنمایی خواهند کرد.
مار نیز می تواند به عنوان نشان دوم وجود داشته باشد.
اگر چشمان عقاب بیش از حد معمول برجسته شده باشد در این حالت نیز باید احتمال وجود گور پشته را در نظر گرفت.
سنگ شبیه عقاب – تصویر عقابی که سر آن خمیده و رو به پایین باشد،
و بخصوص در کلیساها و میادین شهرهای آنان قرار داده می شده است
و مفهوم « سر سلجوقیان را خم کردیم »را به همراه داشته است.
عقابی که بالهایش را جمع کرده و در وسط آن جوغانی باشد
فصله بین جوغان تا انتهای پایین دم یا پاهای آن را محاسبه نموده و حاصل راتقسیم بر طول سرتا گردن کرده
و به سمت منقارش حرکت کرده و سپس حفاری کنید.
در ادامه مقاله نماد عقاب در دفینه یابی اگر نماد عقاب بسیار بزرگ باشد
نشان از گوردخمه بسیار مهم در تعدادی بین یک تا شش قبر بسیار مهم است
که در ارتفاعات قرار دارند
و دسترسی به آنها بسیار سخت است و همیشه عقاب دارای جنس نیست بعضی مواقع نماد قدرت و نشان قلعه نظامی است.
در سراسر دنیا مکان های ممنوعه و محرمانه ای وجود دارد که اغلب ما ممکن است حتی نام آن ها را نشنیده باشیم. اما حتی کسانی که کم و بیش از وجود این مکان ها باخبرند به طور دقیق نمی دانند که در آن ها چه می گذرد و تنها اطلاعاتی که درباره ی این مکان ها وجود دارد، نام آن ها و گمانه زنی هایی درمورد آن ها است. در ادامه به مکان های ممنوعه ای در نقاط مختلف دنیا می پردازیم که هرگز اجازه ی سرک کشیدن در آن ها را نخواهید داشت.
۱- جزیره ی مارها- برزیل
جزیره ی مارها در برزیل زیستگاه جمعیت زیادی از یکی از کشنده ترین گونه های مار در دنیا یعنی افعی سرنیزه ای زرین است. زهر نیش این گونه ی مار به قدری سمی است که گوشت بدن انسان را در محل نیش آب می کند. برخی ادعا می کنند در برخی از نقاط این جزیره، در هر متر مربع یک مار وجود دارد. دولت برزیل برای حفظ ایمنی افراد، بازدید گردشگران از این جزیره را ممنوع کرده است و در صورتی که تیمی تحقیقاتی قصد رفتن به جزیره ی مارها را داشته باشد حتما یک پزشک باید تیم را همراهی کند.
۲- منطقه ی حائل سازمان ملل- قبرس
در سال ۱۹۷۴ کشتی های نفربر ترکیه به جزیره ی قبرس حمله بردند و این مسأله منجر به درگرفتن جنگ داخلی میان ساکنان یونانی و ترک قبرس شد. وقتی با اعلام آتش بس جنگ به پایان رسید، سازمان ملل کنترل ناحیه ی خالی از سکنه ای در نیکوزیا، پایتخت قبرس را به دست گرفت و آن را منطقه ی حائل اعلام کرد (منطقه ای که میان چند ناحیه یا کشور قرار گرفته و با توجه به نقش حائلیت خود باعث جدایی و عدم اتصال آن ها می شود). در این منطقه دیوارهایی وجود دارد که ترک ها در شمال (جایی که ترکیه و نه هیچ کشور دیگری، آن را ناحیه ی جداگانه ای می داند) را از یونانی ها در جنوب جدا می کند. در پشت این دیوارها ساختمان های مسکونی و تجاری منطقه ی ممنوعه قرار گرفته اند. غیر نظامی ها اجازه ی ورود به برخی از مناطق غیر نظامی را دارند، اما بقیه ی بخش های این منطقه دهه ها است که در عمل بدون استفاده مانده است.
۳- آرامگاه چین شی هوانگ- چین
آرامگاه اولین امپراطور چین یعنی چین شی هوانگ در سال ۱۹۷۴ به دست چند کشاورز چینی کشف شد. از آن زمان باستان شناسان نزدیک به ۲ هزار سرباز سفالی در محل این آرامگاه پیدا کرده اند و انتظار می رود ۸ هزار مجسمه ی سفالی دیگر هم وجود داشته باشد که هنوز کشف نشده است. علیرغم حفاری های انجام شده در محل این آرامگاه، دولت چین باستان شناسان را از کار بر روی مقبره ی اصلی چین شی هوانگ منع کرده است و آن ها اجازه ندارند به این مقبره دست بزنند. مقبره ی چین شی هوانگ از سال ۲۱۰ پیش از میلاد بسته مانده است. این تصمیم دولت چین تا حدودی برای حفظ احترام مردگان است اما دلیل دیگری هم وجود دارد. در واقع دولت چین نگران است که با توجه به محدودیت های تکنولوژی های فعلی، کار حفاری به سازه های باستانی صدمه وارد کند.
۴- چرنوبیل- اوکراین
در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، انفجاری در نیروگاه اتمی چرنوبیل در اوکراین (در آن زمان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود) رخ داد که فاجعه بارترین حادثه ی اتمی تاریخ محسوب می شود. اگرچه نمی توان به طور دقیق تعداد کسانی که بر اثر تشعشعات هسته ای کشته شدند را تعیین کرد اما کارشناسان تخمین می زنند بین ۹ هزار تا ۱ میلیون نفر بر اثر تشعشعات هسته ای به سرطان مبتلا شدند. با گذشت بیش از ۳۰ سال از زمان وقوع این فاجعه، هنوز هم پروژه های پاک سازی در این منطقه صورت می گیرد و مدیر نیروگاه چرنوبیل معتقد است این منطقه دست کم تا ۲۰ هزار سال آینده قابل سکونت نخواهد بود.
۵- ناحیه ی ۵۱- امریکا، ایالت نوادا
دولت امریکا وجود ناحیه ی ۵۱ را انکار می کرد تا آنکه در سال ۲۰۱۳ اسنادی مربوط به سال ۱۹۹۲ منتشر شد که به این پایگاه نظامی ایالت نوادا اشاره داشت. مقامات امریکایی هنوز اعلام نکرده اند در این پایگاه چه تحقیقاتی انجام می شود، اما نظریه پردازان توطئه ادعا می کنند در آنجا بر روی فعالیت های موجودات فرازمینی تحقیق می شود. با استفاده از سرویس گوگل مپس می توانید از زاویه ی بالا نگاهی به این پایگاه بیندازید. با این حال، به دلیل جغرافیای بیابانی این منطقه و سیستم حافظت پایگاه، ورود مخفیانه به آن بسیار دشوار است. حتی کسانی که اجازه ی ورود به این پایگاه را دارند با استفاده از هواپیماهای خصوصی ای به آنجا می روند که پنجره های آن ها تا زمان فرود پوشیده است تا مسافران نتوانند مسیر پایگاه را ببینند.
۶- جزیره ی نورث سنتینل- هند
بیشتر جزایر آندامان و نیکوبار در خلیج بنگال متعلق به کشور هند هستند. طبق گمانه زنی ها، مردمان قوم سنتینل به مدت ۶۰ هزار سال است که در جزیره ی نورث سنتینل سکونت دارند و این یکی آخرین جوامعی در دنیا است که به طور کامل از دیگر جوامع دنیای بیرونی خود جدا مانده است. در سال ۲۰۰۶، قایق ۲ ماهیگیر وارد جریان آب های کم عمق جزیره ی نورث سنتینل شد. هر دو ماهیگیر به دست بومی ها کشته شدند. از آن زمان، گزارش های دیگری مبنی بر پرتاب تیر به هلیکوپترهای رهگذر توسط مردمان سنتینل وجود داشته است. از آنجایی که مردمان قوم سنتینل تا به حال در معرض بیماری هایی نبوده اند که بقیه ی مردم دنیا در برابر آن ها مقاوم شده اند، هر گونه تماس با بیگانه ها می تواند منجر به مرگ مردمان این قوم شود. به همین دلیل دولت هند موافقت کرده است که هیچ اقدامی برای ورود به این جزیره صورت نگیرد.
۷- آرشیو محرمانه ی واتیکان- واتیکان
آرشیو محرمانه ی واتیکان در قفسه هایی به طول ۸۵ کیلومتر نگهداری می شود که حاوی اسناد مربوط به کلیسای کاتولیک است و قدمت آن ها به قرن هجدهم میلادی می رسد. این آرشیو در منطقه ای از واتیکان واقع شده که تحت حفاظت شدید قرار دارد. آرشیو محرمانه ی واتیکان در سال ۱۸۸۱ به روی محققان گشوده شد اما به سختی می توان مجوز ورود به آن را دریافت کرد. محققانی که درخواست دسترسی به اسناد را می کنند تنها تا سه ماه اجازه ی این کار را دارند و حداکثر به ۶۰ محقق به طور همزمان اجازه ی دسترسی به آرشیو داده می شود.
۸- فورت ناکس- امریکا، ایالت کنتاکی
خزانه ی فورت ناکس محل نگهداری بخش عمده ای از ذخایر طلای ایالات متحده امریکا است و احتمالا در هیچ نقطه ی کره زمین جایی وجود ندارد که تا این حد تحت حفاظت باشد. هیچ شخصی به تنهایی نمی تواند وارد خزانه شود. در حقیقت، ترکیبی از اقدامات مختلف برای دسترسی به خزانه لازم است و هر یک از کارکنان فورت ناکس هم تنها یکی از آن اقدامات را می دانند. حتی آن ها هم بدون کمک همکاران خود نمی توانند وارد خزانه شوند.
۹- خزانه ی بذر اسوالبارد
خزانه ی جهانی بذر اسوالبارد مجموعه ی عظیمی از بذرهای سراسر دنیا است که تا عمق ۹۷ متری کوهی در میانه ی نروژ و قطب شمال ساخته شده و به گونه ای طراحی شده که در برابر بلایای طبیعی و انسانی مقاوم باشد. در صورتی که فاجعه ی عظیمی رخ دهد، ۸۹۰ هزار نمونه بذری که تقریبا از تمامی کشورهای دنیا جمع آوری شده، تنوع گزینه های غذایی را تضمین خواهد کرد. درهای خزانه تنها چند بار در سال گشوده می شود و تعداد محدودی از امانت گذاران اجازه دارند که بذرها را به محل نگهداری آن ها ببرند. تغییرات آب و هوایی حال حاضر کره ی زمین میزان مؤثر بودن خزانه ی اسوالبارد را می سنجد. در ماه مه ۲۰۱۷، لایه ی منجمد اعماق زمین ذوب و به درون اسوالبارد نفوذ کرد اما در درون آن منجمد شد و هیچ آبی به خزانه نرسید.
۱۰- غار لازکاکس- فرانسه
نقاشی های ماقبل تاریخی غار لازکاکس در سال ۱۹۴۰ کشف و بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل به یک سایت گردشگری شد. این نقاشی ها در فهرست میراث جهانی ثبت شدند و به دلیل آنکه کربن مونوکسید حاصل از تنفس بازدیدکنندگان به نقاشی ها صدمه می زد، از سال ۱۹۶۳ بازدید از این غار ممنوع شد. بعد از آن، نمونه هایی تقلیدی از این غار برای کسب درآمد از بازدید آن ساخته شد اما تنها محققان و نیروهای حفاظت از بناهای تاریخی اجازه ی ورود به غار اصلی را دارند.
توت عنخ آمون، پسر فرعون مصر باستان که در سن 18 سالگی مرد و بعد از آن بدنش در تابوتش آتش گرفت. محققان در دانشگاه پیسا در پلیتکنیک میلان (Milan Polytechnic, Pisa University) و موزه مصری در کاریو از طیفسنجی فلورسانس اشعه ایکس استفاده کردند تا ترکیب بهکاررفته در خنجر را بدون آسیب زدن به آن دریابند. گرچه در ظاهر فقط ما در استفاده از آن مهارت داشتهایم؛ فلز بکار رفته در تیغه آن دارای درصد زیادی نیکل، مقدار اندکی کبالت و فسفر و مواد دیگری است که نشان میدهد مواد خام آن از منطقهای دیگر آورده شده است.
محقق دنیل کوملی (Daniela Comelli) میگوید:
تنها یک شهابسنگ به نام خارگا (Kharga) پیداشده که داری نیکل و کبالت میباشد و شاید با ترکیب خنجر همسان باشد. همچنین او اضافه کرد که قطعهای از این شهاب سنگ در سال 2000 در یک جلگه آهکی در یکی از شهرهای مصر به نام مرسی مطروح (Mersa Matruh) در بندری حدود 150 مایلی شرق اسکندریه Alexandria پیدا شد.
این زانوها برای دههها در یک موزه ایتالیایی در معرض دید عموم قرار داشتهاند اما باستانشناسان توجهی به آنها نداشتهاند. به تازگی گروهی از محققان به طور دقیق و گسترده، این یک جفت اندام 3200 ساله را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دادهاند و اعلام کردهاند که این اندام به ملکه نفرتاری تعلق دارند. نفرتاری مریموت یکی از زیباترین زنان مصر و ملکه فرعون رامسس بزرگ بود (دقت کنید که این ملکه با نفرتیتی که همسر فرعونن آخنآتن بود اشتباه گرفته نشود).
برای آنکه مشخص شود این یک جفت زانو به چه کسی تعلق دارد، کارشناسان از سرتاسر جهان با انجام آزمایشاتی نظیر پوشش رادیوکربن، دیرین آسیبشناسی، ژنتیک، شیمی و مصرشناسی به این دستاورد مهم رسیدند. در مقبره این ملکه، صندلهای او نیز یافت شدهاند که با استفاده از گیاهان، برگ درخت خرما و پاپیروس ساخته شده بودند. این نوع صندلها در دوران نفرتاری بسیار مرسوم بودهاند. کارشناسان میگویند با توجه به اندازهگیریهای صورت گرفته، مشخص شده که اندازه پاهای او براساس معیار آمریکا، 9 بوده است و این یعنی پاهای او از نظر اندازه کاملا با قد و هیکلش تناسب داشتهاند.
البته برخی از آزمایشات نیز موفقیت آمیز نبودهاند. به عنوان مثال انجام آزمایش DNA به دلیل وجود آلودگیهای مختلف موجود بر روی پیکر مومیایی شده در حال حاضر امکانپذیر نیست اما آنچه که در مقبره یافت شده تایید میکنند که این همان پیکر مومیایی شده ملکه نفرتاری است.
در سال 2016، دانشمندان با استفاده از سیتی اسکن توانستند با موفقیت صدای این مرد عصر حجری را بازسازی کنند. این کشف مهم باستان شناسی در سال 1991 در کوههای آلپ اوتسال و در مرز میان اتریش و ایتالیا یافت شد. نام این فرد از «اوتسال» همان منطقهای که در آن یافت شد گرفته شده است و کهنترین مومیایی طبیعی یافت شده در اروپا است.
رونالد فاستوس، یکی از محققان این پژوهش و متخصص حنجره در بیمارستانی در بولزانو اظهار کرد که با توجه به در دست نبودن بسیاری از اطلاعات مهم مرد یخی 5300 ساله امکان بازسازی دقیق صدای اصلی آن را را ندارند اما با اندازهگیری طول مجرای صوتی و تارهای صوتی، آنها موفق شدند صدای تقریبی مرد یخی را شبیهسازی کنند. نتایج این پژوهش در روز 21 سپتامبر و در جریان کنگرهای به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد کشف اوتسی نمایش داده شد.
در چنین روزی بود که دو کوهنورد در سال 1991 مرد یخی 5300 ساله را پیدا کردند و در طول این 25 سال دانشمندان مشغول بررسی این کشف مهم باستان شناسی بودند. به عقیده محققان اوتسی در حدود سالهای 3300 قبل از میلاد میزیست. براساس تحقیقات دانشمندان اوتسی بر اثر اصابت تیر شلیک شده از یک کمان به قتل رسیده و با توجه به گردههای داخل معده مومیایی میتوان حدس زد که او در فصل بهار کشته شده است. اوتسی لباسهایی از پشم گاو و بز بر تن داشت و روی بدن او 61 خالکوبی مختلف نقش بسته بود.
بهدنبال کاوشهای باستانشناسی در منطقه کمبریج شایر انگلستان، دانشمندان بقایای یک مجتمع مسکونی و وسایل زندگی مردم در عصر برنز را پیدا کردهاند. 3 هزار سال پیش در این محل، خانههای مدوری روی سکوهای چوبی در مسیر رودخانهی قرار داشتند. بدنبال یک آتش سوزی، خانهها ویران شدند، آب روی سکوها را پوشاند و آثار جالبی را با خود نگهداری کرد که قدمت آنها به هزار تا هشتصد سال پیش از میلاد، یا اواخر دوره برنز در بریتانیا میرسد. دانشمندان تصور میکنند با فرار ناگهانی مردم از آتش، وسایل آنها به جا مانده است.
یکی از باستان شناسان در مورد این کشف مهم باستان شناسی میگوید:
29 شی کامل پیدا کردهایم که برای باستانشناسها بسیار جالب است. اما جالبتر از آن باقیماندههای مواد غذایی است که ساکنان موقع آتشسوزی و خراب شدن این منطقه در حال خوردن آن بودند؛ پدیدهای بسیار کمیاب نه تنها در بریتانیا بلکه در اروپا است.
کاوشها از ماه اوت امسال در نزدیکی شهر پیتربورو در شرق انگلستان شروع شد که با مدفون شدن شهر پمپی در سال 79 پیش از میلاد مقایسه شده است. دانکن ویلسون مدیر یک موسسه تاریخ می گوید: بهترین قیاس تشبیهی به نظر من، مدفون شدن شهر پمپی زیر آتشفشان و فرار ناگهانی مردم از این بلای طبیعی است، آنها غذایشان را در ظرفهایشان بجا گذاشتند و بعضیها در همان لحظه مردند. هنوز اطمینان نداریم ولی بقایای انسانی در این محل پیدا کردهایم که در حال استخراج آنها هستیم.
این شهر باستانی در یونان بر فراز تپهای به بلندی 215 متر به نام استرونگیلوونی در غرب تسالی واقع شده است. منطقهای که زمانی تصور میشد، بخشی از بنایی بوده که به دوره تاریخی مهمی مربوط بود. این تیم همچنین برای مشاهده بقایای مدفون شهر، از سیستم رادار بهره بردهاند و نشانههایی از یک میدان و بناها و قسمتهایی از شهر یافتهاند. این سایت باستانی، شهری بزرگتر از چیزی که باستان شناسان پیش از این تصور میکردند را در خود جای داده است.
قدیمیترین شی یافته شده در محل متعلق به 500 سال قبل از میلاد است؛ اما به نظر میسد، این کشف مهم باستان شناسی بین قرنهای چهارم تا سوم قبل از میلاد رونق زیادی داشته است؛ اما قبل از آن به دلایلی شهری دور افتاده تلقی میشد که شاید یکی از دلایل احتمالی، فتح شهر توسط رومیها بوده است.
دانشمندان با استفاده از روش تاریخگذاری رادیوکربن قدمت لباسی که حدود 65 سال قبل در مصر کشف شده را تائید کردهاند. این کشف مهم باستان شناسی با بیشتر از 55 هزار سال قدمت اکنون به عنوان قدیمیترین لباس دوخته شده با منسوجات در جهان شناخته میشود. قدیمیترین لباس پارچهای دنیا «ترخان» نام دارد و احتمالا تا زانوی فرد را میپوشانده است.
پیش از این لباسهایی قدیمی مثلا از پوست حیوانات دیده شده اما تولید پارچه مرحله مهمی در زندگی بشر به حساب میآید. انسانها در زمانی فرا گرفتند که از پنبه الیاف، سپس نخ و در نهایت پارچه تولید کنند. ترخان به نظر یک لباس زنانه است که آستین برای آن طراحی شده و یقه به شکل ۷ دارد. باقیمانده بقایای لباسی پارچهای پس از 5 هزار سال خودش یکی از عجایب است. تاریخگذاری رادیوکربن یکی از روشهای تاریخگذاری رادیومتریک در باستانشناسی است که در آن ایزوتوپ کربن-14 که یکی از ایزوتوپهای رادیواکتیو کربن با نیمهعمر حدود 5730، مورد بررسی قرار میگیرد.
حدود 1800 سال پیش، ارتش رومیها یکی از کوچکترین اما قدرتمندترین دژ نظامی را از نظر دفاعی در منطقه «ویندولاندا» احداث کردند که در حال حاضر یکی از بخشهای مرزهای امپراتوری میراث جهانی رومیها به شمار میرود. این پادگان نظامی کوچک از چند صد سرباز و خانوادههای آنها تشکیل میشد که وقتی آن سوی دیوارهای دژ میان قبایل انگلیسی و نیروهای رومی جنگ درمیگرفت، در پشت مجموعهای از خندقهای بزرگ و باروهای ساختهشده پناه میگرفتند.
پس از پایان جنگ، نیروها و وابستگان آنها از دژ بیرون آمدند و هر چه را نمیتوانستند با خود حمل کنند، داخل خندق پرتاب میکردند. در سال 2016 باستانشناسان «ویندولاندا» این خندق را کشف کردند و محفظهای را یافتند که مملو از اسکلتهای سگ و گربه و همچنین 421 کفش چرمی رومی بود. چکمههای بچگانه، کفشهای کودکان کم سن و سال، چکمههای زنانه و مردان و کفشهای مخصوص خانه و بیرون از خانه در میان این کفشهای به دست آمده بود.
این کشف مهم باستان شناسی نشان میدهد که به طور متوسط هر فرد بیش از یک کفش داشته است. اندازه این کفشها عجیب است و تنوع آن در منطقه «ویندولاندا» که بیشترین کفشهای رومی را در محدوده امپراتوری رومیها تولید میکرد، زیاد بود. این کفشها متعلق به 212 سال بعد از میلاد مسیح بود که سبک و ظاهر زیبایی داشتند. این کفشها به خوبی در این 2000 سال نگهداری شدهاند.
این کشتیهای غرق شده در نزدیکی یک گروه از جزایر یونان پیدا شدهاند و اطلاعات جدیدی در خصوص مسیرهای نجاری و فناوری کشتیرانی در منطقهی مدیترانه ی شرقی در اختیار محققان قرار میدهد. این کشف مهم باستان شناسی به کمک ماهیگیران محلی و غواصان باستانشناس از یونان و آمریکا در یک منطقهی 17 مایلی در اطراف مجمع الجزایر Fourni در شرق دریایی اژه انجام شده است.
این منطقه از دریا، بسیار غنی است و پیدا کردن 22 کشتی در دو هفته بسیار فوقالعاده است و اکتشاف بیشتر در منطقه احتمالا چیزهای جدیدی نمایان خواهد کرد چون این گروه حدود فقط 5 درصد از منطقه را اکتشاف کردهاند. تمام کشتیهای تراورس یک مسیر را طی میکردند که، آناتولی ساموس، منطقهی دریای سیاه به قبرس و مصر متصل میشدند.
گاهی توسط زلزله یا بر اثر حرکات و جبنشهای زمین ساختی، شکاف هایی کم و بیش بزرگ در کوهها ایجاد می شوند گاه نیز عمل نفوذ آب در آنها موجب بوجود آمدن استالاکتیت و استالاکمیت و سایر تزئینات اهکی می شود و این غارها از نظر شکل نامنظم بوده و در مواردی داخل شدن به آنها بسیار خطرناک می باشد در این غارها خرده سنگهای اطراف به طور آراسته طبقه بندی نشده و اغلب روی لبه ریزش قرار دارند و هر لحظه امکان فرو افتادن آنها می روند مانند غار (اسپهبد خورشید) در 270 کیلومتری تهران در ناحیه دو آب سواد کوه استان مازندران و بورنیک
3- غارهای بوجود آمده بر اثر فرسایش امواج:
امواج و فشار ناشی از ضربه های موج بر روی لایه های نرم به مرور زمان طولانی می تواند حفره هایی را بوجود بیاورند از این دسته غارها می توان به غارهایی که در بین تشکیلات مرجانی زیر آبی اشاره کرد.
4- غارهای آتشفشانی (لاوا):
در اثر جریان مواد مذاب که از دامنه ها به پایین سرازیرند و زمانی که لایه رویی این گدازه ها بر اثر مجاورت با هوا زودتر سرد می شود، لایه زیری در حال حرکت است در نتیجه بعد از اتمام جریان فاصله هایی مابین لایه رویی و زیرین ایجاد می گردد که البته بخارات آب و گاز نیز در ایجاد فاصله بین این دو لایه دخیل هستند در نتیجه غاری تونلی بوجود خواهد آمد که غاری با دیوارهای صیقلی خواهیم داشت مانند غار ایوب در بخش شهر بابک در جنوب خاوری شهر یزد.
نشان سنگ صندلی یک از آثارهایی هست که تو کشور ایران به وفور پیدا میشه و بیشتر مواقع دفینه ای که برای این آثار قرار میدادن الماس و سنگهای قیمتی بود البته سکه در ابعاد خمره کوچک هم قرار میدن و …. ولی بیشتر موردهای اولی رو میذاشتن و معمولا سنگ صندلی را در بلندی قرار میدادن .
روش دفن دفینه در این آثار به این صورت است که وقتی شما روی صندلی مینشینید و جایی رو که شما در جلوی پای خود در مسیری حدود ۲ الی سه متر جلوتر از پای خود و یا حتی به صورت یک بر آمدگی و یا سنگ مشخص میکردند و بازم اگر در صورتی که جلوی شما صخره وجود داشت باید درون صخره به دقت نگاه کنید و سوراخی رو در جلوی دید مستقیم خود به صورت پلمپ شده بیابید که دفینه رو در داخل آن جای میدادن و معولا عمق بار در این آثار به ۲ متر بیشتر تجاوز نمیکنه .
سنگ کبوتر معمولا روی صخره ها حکاکی میشود . و اشاره به سمت نوک و یا دقیقا زیر خود را دارد البته روی زمین . و نشان دفینه کوچک است در حد یک دیگ ۳۰ کیلیویی . متراژ آن هم به ۲ متر بیشتر تجاوز نمیکند .
قلب شکلی است که از گذشته های خیلی دور به امروز رسیده است. در هر جامعه ای نشان محبت و احترام میباشد. در مسیحیت روی سنگ قبرها مشاهده میشود. از نظر بعضی تعابیر دفینه یابی به معنی طلا میباشد. علامت و نشانه در گنج یابی – و در اشکال متفاوت معنی تله را میدهد. اما معنی و مفهوم این تصویر به این صورت است که: یک قدم در سمت راست و البته کمی پایین تر ورودی یک قبر مهم میباشد. توجه داشته باشید به احتمال زیاد تله دارد. در بیشتر دوره های تاریخی از علامت قلب استفاده شده است . در یکی از نمونه های کشف شده در قسمت ورودی یک قبر به همراه ۳ عدد سکه طلا (ساسانی) وجود داشته است.
حیوانی مکار و پر فریب با چشمانی نیمه درشت که پوزه(دهان) آن جلب توجه میکند. روباه بیشتر با نماد هایدیگر به کار برده میشود از جمله شیر -ببر-انسان و…
روباه نظر شما را به خود جلب میکند و به شما میگوید از مسیر من بیایید که در واقع میخواهد شما را فریب دهد .
به هیچ عنوان در مسیر روباه دنبال بار نگردید.بار در مسیر مخالف روباه است.
اگر رد پای راست باشد به سمت انگشتان پا و متمایل به سمت راست باید بررسی شود.
اگر رد پای چپ باشد به سمت انگشتان پا و متمایل به سمت چپ باید بررسی شود .
اگر رد پای چپ و راست درکنار هم باشد در جهت پاها باید نگاه کرد. (در جهت پاها مکانی که با سایر قسمتها متفاوت است باید بررسی شود.)
گفته میشود که اگر یک پا باشد گنج نزدیکتر و اگر دو پا باشد گنج دورتر است ، همچنین اگر فقط پای چپ باشد دفینه نزدیکتر و برای پای راست کمی دورتر خواهد بود.
معمولا برای پای چپ ۳ الی ۷ و برای پای راست ۱۰ قدم به جهت انگشت ها محاسبه می گردد.
جایی که ردپا وجود دارد، احتمال اینکه بتوانید دفینه ای را پیدا کنید، بسیار زیاد است.
ضمنا اگر نزدیک انگشتان به اندازه نخود یک حفره وجود داشته باشد و یا یک یکی از انگشتان پا وجود نداشته باشد یا علامتی داشته باشد، در اینصورت ۴۰ الی ۷۰ قدم و در مواردی هم می توان ۱۱۱ قدم به سمت جلو برویم و یقینا یک گنجینه وجود دارد مگر آنکه در گذشته دور یا نزدیک به تاراج رفته باشد. علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی .
شایان ذکر است، یافتن رد پا در داخل اتاقک یا راهرو و غار و زیر زمین، بصورت بالا محاسبه نمی گردد و بسته به محل و طرز قرار گرفتن و نیز علائم موجود در کنار یا داخل آن، تعبیر و تفسیر مخصوص به خود دارد.
و آخر اینکه چنانچه در داخل کف پا علامت ضربدر یا بعلاوه و یا حتی یک نقطه یا سوراخ وجود داشت ، هدف در زیر آن است.
نقوش مربع – مربعی یکی از اشکال هندسی در علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی است که بیش از هر شکل دیگر به عنوان جهانی ترین صورت در زبان نمادها به کارگرفته شده است. بر طبق نظر فیثاغورث مربع نماینده وحدت گونه ها و نشان دهنده برابر یک چیز با خودش به نحوی نامتناهی است و نتیجتاً می تواند نمادی از عدالت قانون تلقی شود که همه را به یک چشم می نگرد. از نظر افلاطون مربع نماینده هماهنگی است که عالیترین فضلیت به شمار می آید؛ شناختی کامل که شخص می تواند از طریق آن به حقیقت مطلق دست یابد. این شکل پر از رمز و راز است و ثبات گراست. همراه با مستطیل که خود زاینده آن است معماران، و هنرمندان زیادی از سراسر جهان را در طول تاریخ الهام بخشیده و آنان را به ابداع سطوح و ساختمان های سه بعدی واداشته است. علامت و نشانه در گنج یابی – مربع همراه با دایره، مثلث متساوی الاضلاع و صلیب نشأت گرفته از خود مربع یکی از بنیادی ترین شکل های نمادین به شمار می رود. مربع شکلی ایستا و ثبات گراست که اضلاع و زوایای برابرش احساسی از سکون، استحکام، حصار، منزل، کمال و استقرار بر می انگیزند. با این همه هنگامی ک یکی از اضلاع یا زوایای این شکل خمش پیدا می کند، به نحوی شگفت انگیز شکلی دیگر حاصل خواهد کرد. واقعیت تنها به کمک مربع قابل بیان است. علامت و نشانه در گنج یابی .
عقاب در تمام دوران ها نماد قدرت و قوت بوده و درنده می باشد. همیشه نمادگر پول قدرتمند می باشد. عقاب سمبل رب النوع زمان باستان، زئوس بوده است. در طول تاریخ و در بسیاری از تمدن ها این حیوان به عنوان سمبل قدرت،آزادی و اقتدار شناخته شده است. در زمان تمدن های روم، بیزانس و سلجوقیان،عقاب در اشکال متفاوتی نشان داده می شده است، به عنوان مثال می توان عقاب دو سر، عقاب با بال های باز یا با بال های بسته و اشکال متفاوت دیگری نظیر این ها را نام برد.با تصاویر عقاب اغلب در مناطق مسکونی مربوط به تمدن روم و سلجوقیان بیشتر رو به رو می شویم. علامت و نشانه در گنج یابی – همانطور که عقاب سمبل قدرت و آزادی تمدن ها بوده است،ممکن است در زمینه گنج ها نیز از تصاویر این پرنده استفاده شده باشد، در این حالت باید به برخی از نکات توجه داشته باشیم.تصویر عقاب باید در محل های مرتفع و صخره ای قرار گرفته باشد. این گونه سمبل ها گاه بصورت مجسمه این پرنده و گاه بصورت برجسته کاری بر روی سنگ ها هستند.
در هر دو حالت محل پنهان شدن گنجینه در چشمان عقاب پنهان شده است. اینگونه دفینه ها را می بایست در اراضی خاکی و محل های بازجستجو کرد.عقاب در تمام دوران ها نماد قدرت و اقتدار بوده است. در زمینه پول نیز این مطلب صادق است. این سمبل همیشه نشانگر پول زیاد می باشد. اینگنجینه به احتمال زیاد اموال یک جنگجو یا فرمانروایی است که طرز استفاده از شمشیر رامی دانسته است.اگر بر بالای تصویر عقاب نقش صلیب نیز وجود داشته باشد، به احتمال بسیار این گنجینه متعلق به زمان روم یا بیزانس می باشد. و صلیب اشاره به دفینه دارد. میتواند مزار پادشاه باشد. اگر عقاب با بالهای باز به تصویر کشیده شده باشد، این ثروت پس از مرگ شخص و به منظور یادبود او دفن شده است.
آن محل مزار شخص مورد نظر نیست اما با این حال اشیایی همانند شمشیر، نقاب قبر، کلاه خود جنگی،و غیره متعلق به او همراه پولهای او دفن شده است. اگر بال های عقاب بسته باشد و در حالت نشسته ، دفینه اش در غاری بسته می باشد.در مکانی که نماد عقاب وجود دارد، باید در داخل سنگ به دنبال دفینه بود.سنگ زیر پای عقاب نیز مهم می باشد. سنگ های اطراف باید با دقت بررسی شوند، سنگ های متفاوت باید کاوش شوند. جهت نگاه عقاب و یا جهتی که دمش نشان می دهد را باید جستجو کرد.به وسیله این تصاویر نمی توان تعین مسافت نمود اما به احتمال زیاد یک علامت صلیب یا یک غار در جهت نگاه چشمان عقاب وجود دارد. علامت و نشانه در گنج یابی – در جهت نگاه عقاب یک دشت مسطح یا بقایای شهری قدیمی وجود ندارد، حتما باید منطقه ای صخره ای باشد. درباره این موضوع سخنان و روایاتی نیز وجود دارد که نمی توان از صحت آنها مطمئن بود، با این حال ما این سخنان را در اینجا می آوریم:
– اگر بر بالای سر عقاب صلیب قرار داشته باشد آنجا مزار یک پادشاه یا شخصی صاحب قدرت است و به معنای سوگند و یا تأیید نیز می باشد.
– اگر بال های عقاب باز باشد آن محل یک مزار نیست بلکه مکان یا لوحه یادبودی است که برای شخص مورد نظر ساخته شده است.
– اگر در نزدیکی تصویر عقاب، قبر شخص مورد نظر قرار گرفته باشد، به همراه پیکر او اشیای شخصی اش ) همانند شمشیر، زره، و کلاه خود( نیز دفن شده است.
– اگر تصویر عقاب به شکل کنده کاری شده باشد، معنادار نیست و سمبل حکومتی می باشد و در اینجا باید به دنبال علایم کنده کاری شده دیگری بگردیم که آنهانیز ما را به مکان گنج راهنمایی خواهند کرد.مار نیز می تواند به عنوان نشان دوم وجود داشته باشد.در مورد عقاب توجه کردن به این موارد نیز می تواند مفید واقع گردد:
الف) اگر در تصویر عقاب شیء گوی مانندی در میان پنجه های او قرار گرفته باشد،امکان دارد کهان تصویر نشان یک گورپشته)تل خاکی( باشد.
ب) اگر منقار بالایی عقاب بلندتر باشد، گنج پنهان شده را باید در طرف جلوی تصویر جستجو کرد، و در حالت عکس یعنی زمانی که نوک پایینی عقاب بلند باشدباید در پشت تصویر به دتبال گنجینه گشت.
ج) اگر چشمان عقاب بیش از حد معمول برجسته شده باشد در این حالت نیز بایداحتمال وجود گور پشته را در نظر گرفت.تصویر عقابی که سر آن خمیده و رو به پایین باشد، تصاویری برجسته هستند که دراجتماع های ارمنی- رومی و بخصوص در کلیساها و میادین شهرهای آنان قرار داده می شده است و مفهوم « سر سلجوقیان را خم کردیم »را به همراه داشته است.عقاب بر وجود قبر شاه نیز دلالت می کند و قالبا دفینه موجود در آن در دامنه کوه و در غار یا دخمه ای مسدود شده، می باشد.از نشانه های دیگر عقاب نیز به میتوان به موارد زیر اشاره کرد. علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی .
۱- وقتی دو بال عقاب بسته باشد روبروی دید عقاب درست آنطرف دره، سنگی خاص یا دهانه ای بسته شده، وجوددارد، از سمت راست یا چپ آن ، به طول یک و نیم متر باید حفاری کنید.
۲- وقتی عقاب در حال پرواز باشدهدف بر روی تپه یا بالای کوه مقابل می باشد و مستقیماٌ می بایست زیر آن محل را حفاری کنیم.
۳- وقتی دوبال عقاب کاملاً جمع شده و سرش کاملاً پایین باشدمی بایست درست زیر همان محل را حفاری کنید.
۴- عقابی که بالهایش را جمع کرده و در جلوی منقار و پشت سرش دو جوغان وجود داشته باشدکم کردن مسافت بین دو جوغان از منقار تا پشت سر عقاب و سپس تقسیم عددحاصل بر طول سر تا گردن و سپس به همان سمتی که خمیدگی منقارش نشان می دهد، حرکت کرده و آنجا را حفاری نمایید.
۵- عقابی که بالهایش را جمع کرده و در وسط آن جوغانی باشد فاصله بین جوغان تا انتهای پایین دم یا پاهای آن را محاسبه نموده و حاصل راتقسیم بر طول سرتا گردن کرده و به سمت منقارش حرکت کرده و سپس حفاری کنید.
۶- عقابی که به پایین نگاه می کنددفینه درست در محل نگاهش می باشد.
۷- عقابی گه به بالا نگاه می کند و بال هایش را جمع کرده است دفینه درست در بالای سر آن قرار دارد.
۸- عقابی که بالهایش نیمه باز باشند و آماده ی پرواز باشد از پشت سر تا زیر پرهای بالش را حساب کرده و به سمت منقارش رفته و حفاری نمایید.
۹- پرندگان شکاری دیگر نیز، تفسیر و راه حلی مشابه عقاب دارند با این تفاوت که حجم دفینه های دیگر پرندگان کمتر از حجم دفینه عقاب می باشد.
نشانه سنگ و صخره متحرک
گر چندین جوغن بر روی یک سنگ یا صخره متحرک دیدید . مثل سنگی در زمین کشاورزی یا بیابان که قابل حرکت باشد نشانه چندین قبر است که در همان حوالی موجود است قبرها را مثل شکل بالا پیدا می کنید و بعد از پیدا کردن اولین قبر بقیه قبرها رو به عقب هستند برای پیدا کردن فاصله بین قبرها نیز باید فاصله بین جوغن ها را اندازه گیری کرده و هر یک سانتیمتر را یک متر محاسبه کنید. علامت و نشانه در گنج یابی – اگر یک جوغن روی یک صخره دیدید که یک خط به آن جوغن وصل بود نشانه قبر یک فرد بلند مرتبه است . فاصله بین نشانه تا قبر را مثل شکل بالا محاسبه می کنیم.
اگر شکل یک کوزه را به این طریق دیدید که روی سنگ حکاکی شده طول کوزه را اندازه بگیرید و برای هر سانتیمتر یک متر رو به دهانه کوزه بروید هدف در زیر زمین است.
زیر سنگ را بررسی کنید تا ۲ متری زیرش را نگاه کنید. البته بهتر است سوراخ وسط سنگ آسیاب را اندازه گیری کنید هر سانتیمتر را می توانید یک متر حساب کنید. سنگ آسیاب نماد گنج است اگر زیر خاک باشد آخرین علامت است. اگر سنگ آسیاب در سطح زمین باشد نماد گنج نیست.
نقوش مثلث – مثلث متساوی الاضلاع بیانگر الوهیت، هماهنگی و تناسب است. این نماد به عدد اشاره دارد و بدون ارتباط با سایر شکل های هندسی به طور کامل قابل فهم نیست. در واقع تمام اشکال را می توان از طریق ترسیم خطوطی از مرکز به زوایای آنها به مثلث هایی تقسیم کرد. مثلث تشکیل دهنده قاعده هرم است. همچنانکه هر زایشی با تقسیم صورت می گیرد، بشر نیز قابل مقایسه با مثلث متساوی الاضلاع است که به دو مثلث قائم الزوایه تقسیم شده باشد. هر مثلث به عنصری خاص مربوط می شود: مثلث متساوی الاضلاع با زمین، مثلث قائم الزاویه با آب، مثلث مختلف الاضلاع با هوا و مثلث متساوی الساقین با آتش، مثلث متساوی الساقین که زاویه رأس آن ۱۰۸ درجه باشد حاوی ارقام با معنایی است و هماهنگی خاص در خود دارد. مثلث که با خورشید و گندم در رابطه است، نمادی از بارآوری می باشد. مثلث با همین معنا اغلب توسط هندیان، یونانیان و رومیان در قرنیزهای تزئینی ساختمان ها به کار رفته است. مثلث همچون چند وجهی هایی که از خود مثلث متساوی الاضلاع تشکیل می شود. علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی .
این نماد در اکثر حفاری ها به چشم میخورد و جایی که این نماد دیده میشود به شما مسیر را نشان میدهد و باید از مسیری که به سمت پایین میرفتیم را دست نگه داشته و به سمت نوک چکمه به جلو پیش برویم و معمولا اندازه ای که چکمه یا پای سنگی به ما میدهد بیشتر از ۳ متر نمیباشد و شما را به هدف نزدیک میکند . در اکثر مواقع آثار دومی که بعد از چکمه به چشم میخورد چراغ پیسوز است.
چنانچه در کنار و پهلوی کوه یا تپه ای و به موازات آن نشانه شتر نشسته ای را یافتید که سر آن کمی متمایل به پایین قرار داشت، باید در مسیر نگاه شتر کمی جلوتر از خود نشانه، سنگی را بیابید که بر روی آن آبراهه ای کج یا کانالی حکاکی شده باشد. سنگ را برداشته و زیر آن را بکاوید تا پله هایی نمایان گردد و در مسیر پله ها به پایین ادامه دهید تا به هدف برسید.
توجه داشته باشید که این نوع دفینه ها معمولا دارای تله و نیز سر باری (سر مال) بوده و باید به علائمی که در عمق ۱/۵ تا ۲/۵ متری به آنها برخورد می نمایید، کاملا دقت کنید تا اسیر تله نگردید یا اینکه از سربار آن عبور ننمایید (سربار و خود دفینه شتر در عمق حدود ۴ الی ۴/۵ متری قرار دارد) و اینکه دفینه شتر فقط طلا می باشد!
نکته آخر اینکه نباید این مورد را با موارد دیگر اشتباه بگیرید، چرا که اگر سر شتر کمی متمایل به بالا یا بر گشته به پشت باشد یا اینکه بر روی قله و سر تپه نشسته باشد و … مکان دفینه فرق دارد.
شتر در حال راه رفتن یعنی مال جلوتر است. شتر ایستاده یعنی گنج همانجاست . اگر شتر بار داشته باشد حتماً در آن نزدیکی یک گنج وجود دارد شتر نماد گنج و یا موارد خاص با ارزش است معمولاً در ۵۰ یا ۶۵ قدم جلوتر یک علامت دوم هم دارد. اگر شتر نشسته باشد گنج در زیر سنگ باتلاق یا داخل غار است .
اگر شتر داخل غار باشد گنج داخل غار است. علامت و نشانه در گنج یابی – اگر چند شتر در پشت هم باشند و آخرین شتر نشسته باشد دفینه آن در پشت سر آخری می باشد. اگر شتر سرش پایین بود ، دفینه همانجا جلوی شتر است. کوهان شتر ممکن است علامت تل خاکی یا یک تپه بسیار کوچک سنگ چین باشد . اگر یک کوهان داشته باشد یک برجستگی در روبروی آن است و اگر کوهان شتر ۲ تا باشد ، دو تل و یا تپه کوچک وجود دارد که یکی درست است و دیگری برای گمراه کردن ساخته شده است.
وجود لاک پشت در جایی میتواند چند حالت داشته باشد. در بیشتر مواقع لاک پشت در نزدیکی یک آب قرار دارد چنانچه پشت آن رودخانه قرار داشت ، جهتی را که لاک پشت نگاه می کند در آن مسیر دنبال سنگی بگردید که رنگ یا شکل سنگ با بقیه فرق داشته باشد زیر این سنگ را بررسی نمایید .لازم است به علائم پشت لاک پشت هم دقت کافی بکنید. همانگونه که سر لاک پشت جهت را نشان می دهد پاها و دم نیز می تواند جهت را نشان بدهد. در حالتی که لاک پشت سرش به سمت آب قرار داشت باید به سمت دم و پاها نگاه کرد و دفینه آن یا درست در زیر دم لاک پشت است یا ۱۳ الی ۱۵ قدم پشت لاک پشت یک تل خاکی (برجستگی کوچک خاکی) باید وجود داشته باشد. علامت و نشانه در گنج یابی – این نوع گنجینه ها در عمق کم می باشند . اینجا باید یک چیزی را بدانید که هر کجا علامت لاک پشت باشد به احتمال زیاد در آن مکان تونل و یا غار طولانی باید وجود داشته باشد و در این حالت دفینه دارای ساروج می باشد.
این علامت چند حالت دارد که باید به آن دقت نمایید(آیا دست راست و یا دست چپ است؟و…)دقت کنید که اگر انگشتی با بقیه فرق داشته باشد یا کج شده باشد آن انگشت جهت را به شما نشان می دهد. دست باید نشانه دیگری هم داشته باشد ، پس آن انگشتی که کج است به نشانه آخر اشاره دارد. وقتی در کنار دست علامت های دیگری باشد (مانند سوراخ و…) هم می تواند جهت را نشان بدهد و عمق هدف را تعیین می نماید.
معمولاً یونانی ها از دست برای قسم ،آنهم بصورت برجسته استفاده می نمودند و وقتی باهم گنجینه ای را مخفی می کردند بدین صورت قسم می خوردند و یا بقولی هم قسم می شدند. اگر اطراف دست علامت دوم نباشد (مانند: یک خط یا نقطه وسوراخ و…) برای دست راست ۲۵ قدم و برای دست چپ ۵ قدم به سمت مسیر انگشتان باید بروید. اگر دو دست باشد قسم است و هم میتواند مربوط به دعا نمودن ونیایش باشد. اگر در داخل دست علامت + یا ضرب باشد صد درصد علامت دفینه است. در این حالت اگر در داخل دست راستی که انگشتان از هم باز شده اند علامت + یا ضرب باشد به سمت انگشتان ۱۹ الی ۲۵ قدم بروید و به دنبال نشان آخر باشید. علامت و نشانه در گنج یابی – در همین حالت اگر انگشتان بسته باشد و فقط انگشت اشاره باز شده باشد ، ۴۰ الی ۷۰ قدم به سمت جایی که اشاره می کند ، هدف قرار دارد. در کل دست نشانه آخر نیست و باید یک علامت دیگر را پیدا کنید که آن علامت تمام کننده است.
می تواند تنها نباشد نماد انسان های بلند مرتبه و پادشاهان می باشد. جایی که این علامت پیدا شد به سمت طلوع خورشید نگاه کنید در آن سمت باید قله ای باشد که صبح اولین تلالو نور خورشید به آنجا می افتد را بررسی کنید و به دنبال علامت بعدی بگردید. خورشید علامت دفینه حاکم و پادشاه است.
قورباغه خصوصیات واضحی دارد و مهم ترین آن، جهش به سمت جلو می باشد و معمولا باید در کنار یک رود یا برکه ای آب قرار داشته باشد و این علامت علامت آخر نیست و باید به سمت جهش آن به دنبال نشان بعدی باشید. ضمنا یک خصوصیت دیگر آن گرفتن طعمه از راهی دور می باشد و به همین منظور اگر قورباقه رو به رودخانه قرار داشت، علامت و نشانه در گنج یابی – اصلا تعجب نکنید و فکر نکنید که هدف نهایی در آب می باشد! بلکه هدف آن طرف آب بوده و در آنجا باید به دنبال علامت آخر باشید . ضمنا بعضی ها نیز به حالت چشمان قورباغه اشاره داشته و توجه ویژه ای به آن دارند و معتقدند که چشمان قورباغه، به دو طرف مختلف نگاه می کند و میتواند نشانگر دو هدف باشد. در کل باید به تمام اجزاء آن دقت کافی داشته باشید، چرا که می تواند در یافتن نقطه نهایی، به شما کمک موثری بنماید.
معرفی رشته های تحصیلی (باستان شناسی) | ||||||
|
خرداد، ماه اشک و زخم است
مالیات در ایران عهد هخامنشی از زمان جهانداری داریوش برزگ
بانظم و ترتیب و ممیزی معین و صحیحی وصول میگردیده است. کشورهای تابع این
شاهنشاهی بزرگ که هرکدام بمنزله استانی درآنروز بشکار میرفته، فراخور جمعیت
و موقعیت و محصول و صادرات و بنیه مالی، مقداری جنس و مبلغی نقد یا شمشهای زر وسیم
میپرداختهاند، و استانداران (شهربانان یا خشترهپاونها) مسئول و موظف
بوصول و ایصال آن بودهاند درنتیجه این حساب دقیق و منظم مالیاتی درطول بیش
از دو سده عمر شاهنشاهی این دودمان پارسی، مقداری زیاد زر و سیم سکه یا شمش
ازراه وصول مالیاتها درخزانههای شاهنشاهی گرد آمده بودند، و مالیاتهای
وصولشده بخزانه شاهنشاهی واریز میگردید. دولت بمعنی و مفهوم امروزی وجود
نداشت ولی وضع مالیاتها عادلانه و براساس میزان و ممیزی دقیقی بود که
درتمام کشورهای تابعه بوسیله داریوش سهمبندی و پایهگذاری شده بود.
ازمیران درآمد سالانه اطلاع جزآنچه هرودوت و سایر تاریخنویسهای باستانی دادهاند
دردست نیست، ولی از ذخائر هنگفتی که از خزانههای سارد، دمشق، ممفیس،
بابل، شوش، تختجمشید، استهر، پاسارگاد، هگمتانه، مصر و غزه بدست اسکندر
مقدونی افتاد میتوان به ثروت بیکران اندوخته شده درخزانههای شاهنشاهی
پیبرد، باآنکه بیش از شکست داریوش سوم، مبالغ زیادی ازآنها بمصرف جنگ
رسیده و مقداری نیز او باخود برد و مقدیری هم پنهان گردید و یا تفریط و
ازبین رفته بود.
داریوش سوم خود پساز نبرد «گوگمل» گفته
بود «بگذار این ملت ازمند» مقدونی و یونانی «که از دیرگاهی تشنه خزائن من
هستند، تا گلو در زر فرو رود» و خود اسکندر نیز هنگام سان نیروی جنگی خود و
صفآرائی دربرابر سپاهیان ایران بمقدونیها گفته بود:
«شما که در
اروپا درآن همه جنگها برنده شدهاید اکنون نوبت جهانگیریهای شما در آسیا
رسیده، اینجا مانند تراکیه و ایلیریه نیست که دراطراف کوههای آن قوای خودرا
بیهوده صرف کنید، این مشرق پرثروت و آباد است که ترکهاش ازآن شما خواهد
بود».
و چون بصفهای تراکیها و ایلیریها که برای تاراجگری با اسکندر بایران آمده بودند رسیده گفت:
ای مردان دلیر بروید و زرهای ایرانیان را از دستشان بربائید و قلههای سخت و ازیرف پوشیده کوههای خودتان را با این دشتهای پرثروت و دهات آباد پارس معاوضه کنید.
لزات به پنج قسمت تقسیم میشوند.
الف- مس : که از تمام فلزات قدیمی تر است. مس را هم به تنهائی درست
میکردند و هم در فلزات دیگر آلیاژ میکردند
ب – مفرغ : پس از مس مفرغ قدیمی ترین آلیاژ است. مفرغ ساده ساز دارد و نقش دار که بسته به حکومتها فلزات متفاوت میشود و قلم آنها فرق میکند مفرق بیشتر از کلیه فلزات مصرف میشد چون فلزی عادی بود و همه مردم میتوانستن آن را خریداری کنند. چون هم ارزان بود و هم فراوان و به همین دلیل است که در اکثر قبرهای قدیمی فلز مفرغ فراوان یافت میشود.
نقره که خود بر دو قسمت تقسیم میشود.
الف- نقره ساده : که از آن سکه و مجسمه های زیبا میساختند که اکثرآ با عیار بالا از آن استفاده میکردند و اصطلاحآ به آن نقره پنبه ای می گفتند.
ب – نقره طلاشور : که از آن بیشتر ظروف و مجسمه میساختند و به نقره چند خط طلا میزدند (عیار میکردند) که عمر نقره زیاد شود. شما میدانید که نقره وقتی به مدت طولانی بماند به صورت خاک نقره میشود و از بین میرود. نه اینکه ذات نقره از بین برود بلکه اکسید میشود و به صورت خاک نقره باقی میماند ولی نقره هائی که طلا شور میشدند بسیار سالمتر از نقره خالص باقی میماندند و به همین دلیل هست که کاهی اوقات در حفاری ها در خمر ها فقط خاک نقره یافت میشود.
طلا که به ذات خود نه تنها فلزی گرانبهاست که از استقامت بسیار بالائی برخوردار است و به هیچ عنوان از بین نمیرود.
همه میدانیم که وقتی فلزی به مدت طولانی در زیر خاک میماند جرم خاک به روی آن می نشیند که در اصطلاح میگویند پاتین بسته است و کاملاً هم درست است ولی طلا به ذات خود پاک است و به همین دلیل هم هست که طلا وقتی به مدت طولانی در زیر خاک میماند از خاک پاتین نمیبندد و اکثر کسانی که کار تقلبی میسازند در این قسمت کار مشکل دارند که نمیتوانند طلا را پاتین بندی کنند.
این را میگم که بدونید که پاتین طلا از خود طلا است که به صورت ذرات به روی کار مینشیند چون طلا همه چیز را از خود دور میکند بغیر از طلا.
هفت جوش : در زمانهای قدیم اجناسی را که میخواستند محکم درست کنند که از بین نرود و عمری طولانی داشته باشد ، هفت آلیاژ را با هم ترکیب میکردند که درجه ذوب آن بسیار بالا بود که و از نظر سختی به تیتانیوم فعلی معروف میباشد و از فلزات طلا ، نقره ، مس ، روی ، سرب ، آهن ، مسوار تشکیل می شد که قلم زدن هفت جوش بسیار سخت و طاقت فرسا بود و هنر مندان بسیار ماهری میخواست تا بتوانند این آلیاژ را بسازند و قلم بزنند. در مورد هفت جوش باید بگویم که از تمام فلزات سنگین تر است و چون ساخت آن بسیار سخت بود آن را قالب هم می ریختند.
سه جوش : بعد از اینکه سختیهای هفت جوش نمایان شد و برای همه هنرمندان کار با آن مشکل بود آلیاژ سه جوش درست شد که کار با آن بسیار راحت تر از هفت جوش بود. این آلیاژ از ترکیب طلا ، نقره و مس ساخته میشود که قلم خوردن آن خیلی راحت تر از هفت جوش بود ولی باز هم از فلزات دیگر محکمتر و سخت تر است و یکی از دلائلی که نقره را طلا شور میکردند همین سختی آلیاژ هفت جوش و سه جوش بود.
مقدمه سنگهای قیمتی
سنگهای قیمتی انواع مختلف دارند.
گاهی اوقات بعضی از سنگهای بسیار با ارزش در طبیعت معادل کم ارزش هم دارند و وقتی افراد نا آگاه که در شناخت سنگ تبحری ندارند به آنها نگاه میکنند به اشتباه سنگ کم ارزش را با سنگ قیمتی اشتباه میگیرند.
شیادان و افرادی سود جو از همین مسئله استفاده میکنند و با آن مردم را گول میزنند.
رشته جواهر شناسی شاخه ای مجزا از باستان شناسی میباشد و علم مربوط به خودش را دارد و بنده نیز اطلاعات کاملی از آن ندارم و ممکن است اشتباه کنم.
به هر حال اگه اشتباهی بود یا کم و کاستی داشت به بزرگی خودتون و بی سوادی من ببخشید.
این مطلب را نوشتم تا بتونید سنگهای نزذیک به سنگهای قیمتی را بشناسید و بدونید که چه سنگهائی نزذیک به رنگ و شکل سنگهای قیمتی هست.
جواهرات و سنگها
سنگ تورمالین : سنگی متبلور به رنگهای زرد ، سرخ ، بنفش که معادن آن در برزیل و برمه و آمریکا و سیبری وجود دارد
سنگ دُر دُر بر دو شکل کلی هست. کوهی و بیابانی و بشکل و رنگ بلور میباشد که دارای تللول میباشد و مروارید یکتا در صدف را هم دُر میگویند
سنگ زمرد یکی از اقسام آلومین به رنگ سبز که از سنگهای قدیمی هست و هر چه پر رنگ تر باشد گرانبها تر است
الماس یکی از سنگهای گرانبها که عبارت است از کربن خالص متبلور و در هندوستان ، برزیل ، آفریقا و برخی از کشورهای دیگر بشکل کریستال در کانها پیدا میشود گاهی بی رنگ و گاهی در رنگهای سبز ، سرخ ، آبی ، صورتی ، و سیاه یافت میشود. نوع بی رنگ آن در ردیف سنگهای گرانبها هست و فراوانتر از رنگهای دیگر میباشد ولی کلیه رنگهای آن گرانبها هستند. الماس هر چه درشت تر و پاک تر باشد گرانبها تر است. الماس همه اجسام را مخطط میکند و فقط با گرده های مخصوص خود صیقلی می شود. نوع صنعتی آن در شیشه بری به کار میرود.
یاقوتنوعی سنگ گرانبها هست که از معدن به دست می آید به رنگ سرخ ، زرد ، کبود ، سبز و سفید. نوع سرخ و شفاف آن بعد از الماس از بهترین سنگهای موجود میباشد و هر چه بزرگتر و خوش رنگ تر باشد گرانبها تر است در فارسی قدیم به آن یاکند هم میگفتند یواقیت جمع یاقوت است. رمانی= یاقوت درشت و سرخ رنگ شبیه انار یاقوت خام کنایه از لب معشوق می باشد.
زبرجدیک قسم آلومین رنگین مانند زمرد به رنگ زرد یا سبز که از سنگهای قدیمی است و در جواهر سازی بکار میرود و مشهور ترین آن سبز رنگ است در آمریکا و برزیل و استرالیا و روسیه یافت میشود
لعلیکی از سنگهای قیمتی به رنگ سرخ مانند یاقوت یک قسم آلومین رنگین است و در طبیعت پیدا میشود لعل بدخشان یکی از معروفترین آنها میباشد
کهربا صمغ برخی از درختان نوع سرو و کاج که از منۀ قدیمه تولید و مانند سنگ سفت و سخت شده و به رنگهای مختلف زرد و سرخ و سفید است و بر اثر مالش خاصیت الکتریسیته پیدا میکند و در ۲۷۸ درجه حرارت ذوب میشود و سپس به شکل تیره رنگی میسوزد و در آب و الکل و جوهر سقز حل میشود. یکی از اقسام لینیت زغالی است سخت و براق و به خوبی جلا و صیقل پیدا میکند و در جواهر سازی بکار می رود
عقیق یک قسم کوارنز بی شکل به رنگهای مختلف است. نوع مرغوب آن به رنگ سرخ یا آلبالوئی است و مانند سنگهای قیمتی در زینت بکار میرود نوعی از آن که در یمن به دست می آید و سرخ رنگ است معروف به عقیق یمنی یا یمانی است که بیشتر نگین انگشتر میشود و واحدش عقیقه است
فیروزهیکی از سنگهای قیمتی به رنگهای آبی آسمانی که از معدن استخراج میشود و بیشتر نگین انگشتر از آن به دست می آید و در نیشابور و کرمان و فارس و آذربایجان به دست می آید. بهترین آن از معدنی از نیشابور به دست میآید و آن را فیروزه بواسحاقی میگویند.
یشمسنگی است شبیه عقیق یا زبر جد به رنگهای مختلف کبود ، سبز تیره و رنگ صابونی آن نیز یافت میشود.
لاجورداز سنگهای معدنی به رنگ آسمانی یا آبی پر رنگ که سائده شده آن در نقاشی به کار میرود و در طب قدیم نیز کار برد داشته است. به عربی به آن لازورد میگویند.
مردار سنگ لیتارژ ، جوهر سرب ، جسمی است به رنگ سرخ یا زرد بیستر از سرب و قلعی گرفته میشود برای ساختن مرهم بکار میرود و به آن سنگ مردار هم گفته میشود.
مرواریدگوهری
است سفید و درخشان که در داخل صدف رشد میکند. وقتی ذره شنی بین صدف و جبه
او قرار می گیرد جانور کم کم ماده آهکی بدور آن ذره ترشح میکند و رفته رفته
مروارید ساخته میشود. درشتی آن به اندازه دانه خنثی شروع میشود و تا
اندازه تخم کبوتر آن وجود دارد و در خلیج فارس و اقیانوس هند صید میشود.
گرد اورنده : مهندس نوجوان