خرداد، ماه اشک و زخم است
در
یک حفاری تکه استخوانی پیدا می شود و باستان شناسان می گویند که این
استخوان ۵ هزار سال عمر دارد. یک بچه ماموت در آند کشف می شود و عمر آن را
بیش از ۲ هزار سال تخمین می زنند. اما دانشمندان چگونه می فهمند که یک شیء
یا اجساد و بقایای موجودات زنده متعلق به چه زمانی هستند؟!
تاریخ سنجی به وسیله کربن ۱۴ یک روش رایج و مطمئن برای تعیین قدمت بقایای
موجودات زنده است، با این شرط که حداکثر ۵۰ هزار سال عمر داشته باشند. این
روش فقط درخصوص اشیایی به کار می رود که یا خود زمانی زنده بوده اند مانند
استخوان، بقایای گیاهان و بقایای اجساد حیوانات و انسان ها و یا این که از
موجودات زنده ساخته شده اند. مانند لباسهای پنبه ای یا کتانی، وسایل چوبی و
غیره.
کربن ۱۴ چگونه ساخته می شود؟اشعه کیهانی هر روز و به مقدار زیاد به اتمسفر
زمین می رسد. برای مثال در هر ساعت نیم میلیون تابش کیهانی به هر فرد می
تابد. این اشعه کیهانی با اتمهای اتمسفر برخورد می کند و تابشهای ثانویه را
به صورت نوترون های پر انرژی به وجود می آورد. این نوترون های پرانرژی با
اتمهای نیتروژن برخورد می کنند. پس از برخورد نوترون با نیتروژن ۷
(۱۴پروتون و ۷نوترون) این اتمها به اتمهای کربن۶ (۱۴ پروتون ۸ نوترون) به
اضافه اتمهای هیدروژن (یک پروتون و یک نوترون) تبدیل می شوند. کربن ۱۴
رادیواکتیو است با نیمه عمری حدود ۵۷۰۰ سال. (نیمه عمر مدت زمانی است که
نصف اتمهای یک ماده رادیواکتیو به دلیل تابش، غیرفعال می شوند).
کربن ۱۴ در موجودات زندهاتمهای کربن ۱۴ که بر اثر تابش کیهانی به وجود آمده
اند، با اتمهای اکسیژن ترکیب شده و گاز دی اکسیدکربن می دهند. گیاهان، این
گاز را جذب کرده و بر اثر پدیده فتوسنتز کربن ۱۴ در فیبر گیاهان وارد می
شود. حیوانات و انسان ها این گیاهان را می خورند و کربن ۱۴وارد بدن آنها می
شود. نسبت کربن ۱۴ به کربن معمولی (کربن)۱۲ در هوا و بدن موجودات زنده در
تمام زمانها تقریباً ثابت بوده و هست. تقریباً در هر تریلیون اتم کربن یک
اتم، اتم کربن ۱۴است. کربن ۱۴ واپاشی می کند. ولی همیشه تا زمانی که موجود
زنده است، به دلیل تبادل با محیط بیرون اتمهای واپاشیده شده با اتمهای جدید
کربن ۱۴ جایگزین می شوند و این نسبت تقریباً ثابت می ماند.
● تعیین تاریخ یک فسیل
به محض این که یک موجود زنده می میرد، دریافت کربن آن از محیط قطع می شود.
نسبت کربن ۱۲ به کربن ۱۴ در لحظه مرگ موجود با مقدار استاندارد آن در بدن
بقیه موجودات زنده برابر است؛ ولی پس از مرگ کربن ۱۴ واپاشیده شده و با هیچ
کربن ۱۴ جدیدی جایگزین نمی شود. کربن ۱۴به تدریج و با سرعت بسیار کم، از
بین می رود؛ در حالی که مقدار کربن ۱۲ ثابت است. با به دست آوردن نسبت کربن
۱۲ به کربن ۱۴ در نمونه مورد بررسی و مقایسه آن با مقدار استاندارد این
نسبت در موجودات زنده می توان قرنی را که این موجود در آن می زیسته است، با
دقت بسیار خوبی محاسبه کرد. چون نیمه عمر کربن ۱۴، ۵۷۰۰ سال است تعیین عمر
اجسام با استفاده از کربن ۱۴ فقط در مواردی معتبر است که نمونه حداکثر
متعلق به ۶۰ هزار سال قبل باشد. پس از این مدت مقدار کربن ۱۴ بسیار ناچیز
می شود. البته قوانین کربن ۱۴ برای سایر ایزوتوپ ها هم معتبر است. مواد
دیگری هم وجود دارند که هم به صورت رادیواکتیو هم غیرفعال در طبیعت وجود
دارند و نسبت آنها هم مقدار ثابتی است. از طرفی نیمه عمر طولانی تری هم
دارند. مثلاً پتاسیم ماده ای است که دو ایزوتوپ فعال و غیرفعال آن در بدن
موجودات زنده به طور طبیعی یافت می شود. نیمه عمر پتاسیم ۴۰، ۱۰۳ میلیون
سال است. البته روش تاریخ سنجی رادیواکتیو در آینده قابل استفاده نیست.
تمام موجوداتی که بعد از ۱۹۴۰ مرده اند، به دلیل فعالیت های هسته ای بمبهای
اتمی، راکتورهای هسته ای و آزمایش های هسته ای در فضای باز دچار تغییرات
هسته ای شده اند و در آینده تشخیص درصد رادیواکتیویته طبیعی در این موجودات
از رادیواکتیویته حاصل از این فعالیت های هسته ای مشکل خواهد بود.
دوستان فلسفه ساروج کمی پیچیده است و ساروج به سه دسته تقسیم میشود:
1.سخت
2.نیمه سخت
3.نرم
هر کدام از این ها برای مصارف خاص خود به کاربرده می شدند عزیزان هر ساروجی نشانه گنج نیست در واقع ساروج همان سیمان امروزی بوده اما با فرمولی متفاوت
حلال ساروج
ساروج نوع نرم را میتون با جوهرنمک ازمایش کرد به طوری که تکه ای جدا شده از آن را داخل ظرف جوهرنمک ریخته اگر شروع به پوسیدن و جوشیدن کرد ساروج است که فقط در نوع نرم کاربرد دارد.
در ساروج نوع متوسط درجه سختی به دو برابر نوع نرم میرسد که در این ساروج برای شکستن آن از پتک و قلم به روش سنتی نیز میتوان استفاده کرد و برای نرم کردن آن در ضخامت 10سانتی متر میتوان از اسید سیتریک98درصد و اسید کلریدریک99درصد استفاده کرد.
دوستان زیادی در تشخیص ساروج مشکل داشتند لذا لازم دانستم این تصاویر را از ساروجها در سایت قرار بدهم تا کمی در تشخیص ساروجها بهتر عمل نمایند
مفرغ:
پس از مس مفرغ قدیمی ترین آلیاژ است. مفرغ ساده ساز دارد و نقش دار که بسته به حکومتها فلزات متفاوت میشود و قلم آنها فرق میکند مفرق بیشتر از کلیه فلزات مصرف می شد چون فلزی عادی بود و همه مردم می توانستند آن را خریداری کنند. چون هم ارزان بود و هم فراوان و به همین دلیل است که در اکثر قبرهای قدیمی فلز مفرغ فراوان یافت میشود.
3- نقره
که خود بر دو قسمت تقسیم میشود:
1- نقره ساده :
که از آن سکه و مجسمه های زیبا می ساختند که اکثرآ با عیار بالا از آن استفاده میکردند و اصطلاحآ به آن نقره پنبه ای می گفتند.
2- نقره طلاشور :
که از آن بیشتر ظروف و مجسمه می ساختند و به نقره چند خط طلا میزدند (عیار میکردند) که عمر نقره زیاد شود.
شما می دانید که نقره وقتی به مدت طولانی بماند به صورت خاک نقره میشود و
از بین میرود. نه اینکه ذات نقره از بین برود بلکه اکسید میشود و به صورت
خاک نقره باقی می ماند ولی نقره هائی که طلا شور میشدند بسیار سالمتر از
نقره خالص باقی می ماندند و به همین دلیل هست که کاهی اوقات در حفاری ها در
خمر ها فقط خاک نقره یافت میشود.
4- طلا
که به ذات خود نه تنها فلزی گرانبهاست که از استقامت بسیار بالائی برخوردار است و به هیچ عنوان از بین نمی رود.
همه می دانیم که وقتی فلزی به مدت طولانی در زیر خاک می ماند جرم خاک به روی آن می نشیند که در اصطلاح میگویند پاتین بسته است و کاملاً هم درست است ولی طلا به ذات خود پاک است و به همین دلیل هم هست که طلا وقتی به مدت طولانی در زیر خاک می ماند از خاک پاتین نمی بندد و اکثر کسانی که کار تقلبی میسازند در این قسمت کار مشکل دارند که نمیتوانند طلا را پاتین بندی کنند.
این را میگم که بدونید که پاتین طلا از خود طلا است که به صورت ذرات به روی کار مینشیند چون طلا همه چیز را از خود دور میکند بغیر از طلا.
5- هفت جوش :
در زمانهای قدیم اجناسی را که میخواستند محکم درست کنند که از بین نرود و
عمری طولانی داشته باشد ، هفت آلیاژ را با هم ترکیب میکردند که درجه ذوب آن
بسیار بالا بود که و از نظر سختی به تیتانیوم فعلی معروف میباشد و از
فلزات طلا ، نقره ، مس ، روی ، سرب ، آهن ، مسوار تشکیل می شد که قلم زدن
هفت جوش بسیار سخت و طاقت فرسا بود و هنر مندان بسیار ماهری میخواست تا
بتوانند این آلیاژ را بسازند و قلم بزنند. در مورد هفت جوش باید بگویم که
از تمام فلزات سنگین تر است و چون ساخت آن بسیار سخت بود آن را قالب هم می
ریختند.
6- سه جوش :
بعد از اینکه سختیهای هفت جوش نمایان شد و برای همه هنرمندان کار با آن
مشکل بود ، آلیاژ سه جوش درست شد که کار با آن بسیار راحت تر از هفت جوش
بود. این آلیاژ از ترکیب طلا ، نقره و مس ساخته میشود که قلم خوردن آن خیلی
راحت تر از هفت جوش بود ولی باز هم از فلزات دیگر محکمتر و سخت تر است و
یکی از دلائلی که نقره را طلا شور میکردند همین سختی آلیاژ هفت جوش و سه
جوش بود.
پس توضیحات کلی را دادیم فقط چند تا نکته ریز مانده که در زیر برایتان بازگو می نمایم:
فلز نقره طلا شور را اکثرآ هنرمندان برای خاندان دربار می ساختند.
(طلا کوب با طلا شور فرق میکنه و این دو تا با هم قاطی نشوند.)
بعضی از نقره ها را طلا کوب میکردند و بعضی از طلا ها را نقره کوب.
بعضی از مفرغ ها را طلا کوب میکردند.
بعضی از مفرغ ها را نقره کوب میکردند. که این نیز برای شکیل شدن کار بود و اکثرا هنرمندان این کار را برای درباریان انجام می دادند.
بغیر از این چهار عمل بالا ، عملی برای کوبیدن با فلزات دیگر انجام نمیشد.
2 زمان ساخت یا وقتی که از شروع تا اتمام یک اثر صرف می شود در ارزش آن مد نظر خواهد بود
3 تجربه ، مهارت و استادی سازنده
4 نایابی و کم یابی تکنیک و فنون بکار رفته در ساخت اثر
5 فرم و هندسه فضایی اثر
6 نقوش ، طرح ها و تزئینات بکار رفته که خود شامل سه بخش می شود.
الف: نوع طرح ونقش واصالت فرهنگی و تاریخی آن
ب: تکنیک و مهارت استفاده از نقوش وتزئینات
ج: میزان هماهنگی و ارتباط نقش و فرم
7 داشتن امضاء یا خط اثر و آن به این معنی است که از روی ویژگی خاص یک اثر و شخصیت آن شی بتوان به نام سازنده اش پی برد . مثال بهتر این است دو میناتور کاملا مشابه یکی توسط فردی ناشناس ترسیم شد ه و دومی به طور مثال توسط رضا عباسی و یا بهزاد
8 داشتن ویژگی های بارز فرهنگی هنری بومی یا منطقه ای و ملی
9 در نهایت دو یا چند عملکردی بودن (Multi-Function) که می تواند بر نحوه و میزان ارزش گذاری شی دستی اثر بگذارد . به طور مثال یک قالی یا گلیم زیبا علاوه بر عملکرد زیر انداز دارای عملکرد زیبایی نیز هست و در عین حال دارای ارزش اقتصادی فعال و غیر ثابت نیز می باشد و …
به هر صورت از دیدگاه باستان شناسی و مبادی علمی ، یک کاوشگر و کارشناس کاوش ، دست به مطالعه و بررسی اسناد و مدارک مختلف تاریخی و فرهنگی می زند تا قادر به شناسایی و تعیین محل دقیق دفن آثار ،اشیاء و ابنیه گردد . این عمل ، تنها با تسلط به تاریخ جغرافیای قومی وتاریخی ، ویژگی های اجتماعی و فرهنگی اقوام وهمینطور شناسایی آثار موجود ومعاصر برای پیگیری و ره یابی سابقه و پیشینه تاریخی آن است که محقق ر ا قاد ر به اکتشاف و مطالعه علمی خواهد نمود .اما علاوه بر آن برای تعیین دقیق قدمت و تاریخچه آثار بعد از اکتشاف باید به دنبال کشف حقایق و مجهولات فرهنگی نیز بود.
دفن مردگان اعم از پادشاهان ، شاهزاده ها و سرداران و بزرگان از اهمیت ویژه ایی در تاریخ باستان ایران بویژه در دین زرتشت برخوردار بود برای مردگان خاص که اشاره کردم از تپه ها استفاده می شد .و قبل از مرگ تپه خاص ه شکل هندسی مخصوص داشت و برای این کار مساعد بود مشخص میشد و برای تدفین به همراه اسباب و لوازم آن پادشاه و شاهزاده ها اماده می شد . در بسیاری از تپه ها بیش از چندین نفر از بزرگان دفن هستند و با معماری مارپیچ از قبل جا برای آنها مشخص و اماده می شد. در ذیل چند نمونه از تپه های باستانی و تومولوس را ملاحظه می کنید.